اکثر ایرانی ها خصوصا ایرانیان ساکن کانادا، از سال ۲٠٠۳ (١۳۸۲) با نام “نازنین افشین جم” آشنا شدند. یعنی زمانی که او بعنوان دختر شایسته کانادا انتخاب شد. اما آنچه باعث شد نام وی بر س
ر زبانها باقی بماند، تلاش مداومش در راه مبارزه با نقض حقوق بشر بود.
وقتی از نازنین می پرسم چه عاملی سبب شد تا شما روی موضوع نقض حقوق بشر در ایران متمرکز شوی، با ناراحتی قصه “نازنین فاتحی” را برایم بازگو می کند. او می گوید برای من غیر قابل باور بود دختری که در دفاع از حیثیت و حق خودش مرتکب قتل یک متجاوز شد، به مرگ محکوم گردید و قرار بود بزودی به جوخه اعدام سپرده شود. آخر چطور باید دختری اعدام شود که از سوی سه پسر مورد حمله قرار گرفته، و آنها می خواهند به وی تجاوز کنند؟ او نیز در دفاع از خودش به چاقویی که همراه دارد متوسل می شود، و یکی از آنها را از پا درمی آورد.
بعد از آن نازنین افشین جم با راه اندازی رشته عملیات (کمپین)ی در حمایت از نازنین فاتحی، با موضوع نقض حقوق بشر در ایران سروکار پیدا می کند. با رهایی فاتحی از خطر اعدام، افشین جم فعالیت هایش را برای توقف اعدام کودکان پی می گیرد.
مصاحبه پیش رو چکیده یی از یک گپ و گفت دوستانه با نازنین افشین جم در امریکا است، که می خوانید.
از چه زمانی به موضوع حقوق بشر علاقمند، و در این حوزه فعال شدی؟
* از زمان دانش آموزی به مساله حقوق بشر و کار کردن در این حوزه علاقمند بودم، و اتفاقا از همان دوران فعالیتم را شروع کردم. درمدرسه یی که تحصیل می کردم کلوپی که روی موضوع حقوق بشر فعال باشد، وجود نداشت. لذا من کلوپی با این هدف راه اندازی کردم، و روی مسایل بین المللی کار می کردیم.
مثلا چه نوع فعالیت هایی؟
* مثلا برنامه ای طراحی کردیم که بچه ها ۳٠ ساعت هیچ چیز نخوردند، و در این مدت شروع به پول جمع کردن برای مردم فقیر آفریقا کردیم. مردمی که غذایی برای خوردن نداشتند. یا می نشستیم درباره مشکلات مردم کشورهای مختلف صحبت می کردیم. خوب هرچی بزرگتر شدم، تلاش هایم بیشتر روی موضوع حقوق بشر متمرکز شد. به طوری که درحال حاضر بیشتر وقتم روی این حوزه می گذرد.
من در این سالها با صلیب سرخ جهانی همکاری می کردم. تلاشم متوجه خدمات رسانی به آسیب دیدگان در کشورهای فقیر بود، که از خدمات بهداشتی و دارویی تا خدمات مالی و غذایی را در بر می گرفت. در عین حال روی بچه های بازمانده از جنگ در کشورهای افریقایی، یا مین زدایی و آسیب هایی که از جنگ ها باقی مانده بود، کار می کردیم. مثلا در کشور اتیوپی به دختران خدمات بهداشتی و پزشکی می رساندیم. یا وقتی حادثه غیر مترقبه یی مثل سونامی یا زلزله بم رخ می داد، خیلی تلاش می کردیم تا برای آنها پول جمع و ارسال کنیم.
– ز کی روی ایران تمرکز کردی؟
* حدودآ از دو سال پیش که داستان نازنین فاتحی را شنیدم و برای دفاع از حقوق این دختر فعال شدم، بیشتر تمرکزم روی ایران است. چراکه خیلی تحت تاثیر او قرار گرفتم. آن موقع در حال تولید یک برنامه موسیقی بودم، که داستان نازنین را شنیدم. آنقدر ناراحت شدم که نتوانستم به کارم ادامه بدهم و برای مدتی آن را رها کردم. شب و روز به نازنین فکر می کردم. خوشبختانه گروهی که با من کارمی کردند، شرایط روحیم را درک می نمودند. این موضوع سبب شد که بتوانم رشته عملیاتی در حمایت از نازنین راه اندازی کنم.
دقیقا توانستی چه کارهایی برای نازنین انجام بدهی؟
* ما توانستیم حدود ۳۵٠ هزار امضا در حمایت از نازنین جمع کنیم. همچنین در مجامع مختلف حاضر شدم، و در حمایت از او سخنرانی کردم. از سازمان های مختلف می خواستیم که با دولت ایران برای آزادی نازنین مذاکره کنند. این تلاش ها سرانجام نتیجه داد.
در این راه بیشتر از ایرانی ها کمک گرفتی، یا غیرایرانی ها یاریت دادند؟
* بیشتر کسانی که به من کمک کردند و هنوز هم می کنند، غیرایرانی هستند. آنها از سراسر دنیا با من در تماسند، و با هم به صورت آن لاین کار می کنیم. بعضی از ایرانی ها هم کمک کردند. ولی (همان طور که گفتم) کمک غیرایرانی ها بیشتر بود. مثلا ما باید حدود ٤۵ هزار دلار برای تامین وثیقه نازنین جمع آوری می کردیم. بیشتر این پول را غیر ایرانی ها پرداخت کردند، و حدود ده درصد اش را هم ایرانیان دادند.
– فکر می کنی چرا کمک ایرانی ها کمتر بود؟
* در مرحله اول آنها باور نداشتند، که این تلاش ها نتیجه بدهد. مثلا امروز خیلی ازایرانی ها که مرا می بینند می گویند ما فکر نمی کردیم این امضاء جمع کردن ها نتیجه بدهد، وگرنه حتما آن نامه را امضاء می کردیم. خوب بعضی از آنها هم می ترسیدند دچار مشکل شوند.
– بعد از پایان یافتن مورد نازنین که با موفقیت همراه بود، روی چه موضوعی متمرکز شدی؟
* یکی از موارد نقض حقوق بشر در ایران که خیلی مرا تحت تاثیر قرار داد، موضوع اعدام کودکان بود. لذا حدود یک سال می شود، که تمام تلاشم روی این موضوع متمرکزاست. به همین سبب رشته عملیات توقف اعدام کودکان را راه اندازی کرده ام، و با کمک جمعی از فعالان حقوق بشر روی این موضوع کار می کنیم.
– دقیقا چه کار می کنید؟
* کودکان در معرض خطر اعدام را شناسایی می کنیم، و با خانواده آنها تماس می گیریم تا بدانیم به چه کمکی نیاز دارند. سپس سعی می کنیم به آنها کمک کنیم. بیشتر آنها در گرفتن وکیل و هزینه های آن مشکل دارند. ما هم برایشان وکیل می گیریم، و هزینه های آن را پرداخت می کنیم. به آنها یاد می دهیم چگونه به آقای (آیت الله) خامنه ای (مقام رهبری) و آقای (آیت الله) شاهرودی ( رئیس قوه قضائیه) نامه بنویسند، تا از خطر اعدام نجات پیدا کنند.
همزمان در سازمان ها و مجامع بین المللی و مجلس های قانونگزاری سخنرانی می کنم، تا آنها دولت ایران را متقاعد کنند اعدام کودکان را متوقف نماید. در واقع سعی می کنیم صدای کودکان در معرض خطر اعدام را، به گوش جهانیان برسانیم. همچنین تلاش می کنیم که ایران قانون اعدام را ملغی اعلام نماید.
چگونه این بچه ها را پیدا می کنید؟
* از طریق مطبوعاتی که خبر دستگیری و اعدام آنها را منتشر می کنند، وکلایی که با آنها در ارتباط هستیم، خانواده متهمان و فعالان حقوق بشر در داخل ایران، با آنها آشنا می شویم. سپس با ایشان ارتباط برقرار می کنیم.
– تا حالا چند کودک را شناسایی کرده اید؟
* ما تاکنون ١٠٠ کودک را شناسایی کرده ایم، که در معرض اعدام هستند. ولی گفته می شود تعداد کودکان در معرض خطر اعدام ١٧٠ نفر است.
– آیا اعدام کودکان در دیگر کشورها را نیز دنبال می کنید؟
* بله محدوده فعالیت ما ایران نیست، و تمام کشورها را تحت نظارت داریم. ولی چون این پدیده در ایران ابعاد گسترده ای دارد، بیشتر نگاهمان متوجه این کشور است.
– اعدام کودکان در کدامیک از کشورها رایج است؟
* در سودان، یمن، عربستان سعودی و . با مشکل اعدام کودکان مواجهیم. ولی گستردگی آن در ایران، با هیچ کجای دنیا قابل مقایسه نیست. مثلا در عربستان ما تنها دو پرونده مفتوح داریم. در حالیکه در ایران با صد پرونده مواجهیم
– برای توقف اعدام کودکان با کدام سازمان و سازمان های غیر دولتی (ان جی او) در ارتباط هستید؟
* مشخصا با سازمان عفو بین الملل همکاری می کنیم. چون آنها نیز مثل ما نمی توانند در ایران دفتر و نماینده داشته باشند، بنابراین اطلاعاتمان را در اختیار همدیگر می گذاریم و با هم کار می کنیم.
– آیا قادر هستید مجلس ها را متقاعد کنید، که ایران را تحت فشار بگذارند؟
* ببینید ایران کنوانسیون حقوق مدنی را امضا کرده، و براساس آن متعهد شده است که حقوق بشر را رعایت کند و از اعدام کودکان زیر ١۸ سال خودداری نماید. بنابراین در برابر جامعه جهانی تعهد دارد. ما این تعهد را گوشزد می کنیم و می خواهیم که آنها ایران را مجبور کنند، که مفاد این کنوانسیون را رعایت نماید.
در عین حال اینکه ایران کودکان بزهکار را تا رسیدن به سن ١۸ سالگی در زندان نگه می دارد و بعد آنها را اعدام می کند، نقض کنوانسیون حقوق مدنی است. ضمن اینکه در قوانین داخلی جمهوری اسلامی نیز پسر تا به ١۵ سالگی نرسد، اعمالش مستوجب اعدام نیست.
برای نمونه ما پرونده ای داریم، که پسری در سن ١۳ سالگی با پسر دیگری رابطه جنسی برقرار کرده است. این پسر در حالی به اعدام محکوم شده، که قانون داخلی ایران نیز به قاضی اجازه صدور حکم اعدام نمی دهد. لذا در تلاش هستیم این حکم را ملغی کنیم.
– چرا با وجود موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران، روی این موضوع متمرکز شدی؟
* چون فکر می کردم از این موضوع بیشتر غفلت شده، و باید آن را برجسته کرد. ضمن اینکه از این راه می خواهم به جوانان ایرانی امید بدهم که ما می توانیم با کمک همدیگر به نقض حقوق بشر در ایران پایان دهیم. ما می توانیم دولت را مجبور کنیم قوانینش را تغییر دهد، و به حقوق بشر احترام بگذارد.
– شما در کانادا بعنوان دختر شایسته انتخاب شدی. این موضوع چقدر کمک کرد که فعالیت های حقوق بشری را وسعت ببخشی؟
* من اصلا با این هدف در مسابقه انتخاب دختر شایسته سال در کانادا شرکت کردم، که صدایم بلندتر شود و بتوانم بیشتر در این حوزه کار کنم. خوشبختانه خیلی هم مؤثر بود.
– در حوزه حقوق بشر، از فعالیت های هنری چقدر بهره گرفته ای؟
* تمام برنامه های من در راستای حقوق بشر بوده است. در کشورهای مختلف موسیقی اجرا کرده ام، تا بتوانم رشته عملیاتمان را معرفی کنم.
– درآمد کنسرت هایت را هم در این عملیات هزینه کرده ای؟
* تا حالا تمام کنسرت های من رایگان بوده است. من تنها از این فرصت برای تبلیغ این رشته عملیات و افشای نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف جهان از ایران گرفته تا چین، استفاده کرده ام.
– در ادامه مایلم کمی وارد حریم خصوصی شما بشوم.
* ایرادی ندارد.
– با سینمای ایران آشنا هستی؟
* کارگردان ها و هنرپیشه های ایرانی را زیاد به اسم نمی شناسم، ولی سینمای ایران را خیلی دوست دارم. هروقت در کانادا جشنواره فیلم های ایرانی برگزار می شود، حتما برای دیدن فیلم ها می روم
– اگر کارگردان های ایرانی به تو پیشنهاد بازیگری بدهند، قبول می کنی؟
* البته! ولی وقتی فارسی من خوب نیست، چطور می توانم با کارگردان های ایرانی کار کنم؟
– خوب شاید به تو نقشی بدهند، که اصلا قرار نباشد فارسی صحبت کنی!
* حتما می پذیرم
– آیا فیلم پرسپولیس را دیده ای؟
* من قبلا کتابش را به زبان فرانسه خوانده بودم. فیلم را هم دیدم، و از آن خوشم آمد. ولی این فیلم از نگاه یک خانواده، آنهم خانواده قاجار ساخته شده است. به نظرم نگاه کارگردان خیلی شخصی است، در حالیکه جامعه ایران بسیار پراکنده می باشد.
– تا به حال به ایران رفته ای؟
* وقتی یک ساله بودم، خانواده ام مرا به کانادا آوردند. من در کانادا بزرگ شدم، و هیچ وقت به ایران نرفته ام.
– چرا در این مدت به ایران نرفتی؟ در ایران دوست و آشنایی نداری؟
* اتفاقا بسیاری از فامیل هایم در ایران زندگی می کنند، و خیلی هم دوست دارم به آنجا سفر کنم. ولی خانواده ام تا به حال اجازه نداده اند. آنها می ترسند در آنجا برایم اتفاقی بیفتد. خصوصا اینکه هرازگاهی ایمیل های تهدید آمیز هم از ایران دریافت می کنم.
– مثلا چه ایمیل هایی؟
* تا به حال چند بار به قتل و ضرب و جرح تهدید شده ام. آنها مخالف فعالیت حقوق بشری من هستند.
– از میان سه نقش هنرپیشگی، خوانندگی و حقوق بشری که ایفا کرده ای، به کدام بیشتر علاقه داری؟
* از فعالیت در حوزه حقوق بشر لذت می برم، و دلم می خواهد همین راه را ادامه بدهم.
– ایران را بیشتر دوست داری یا کانادا را؟
* من ایران را هنوز نشناخته ام. تمام زندگی ام در کانادا بوده، پس این کشور را بیشتر دوست دارم. با این حال احساس می کنم تکه یی از قلبم متعلق به ایران است.
– پدر و مادر شما اصالتا کجایی هستند؟
* پدرم تهرانی می باشد، و مادرم آذری است. مادرم گاهی با مادر بزرگم ترکی صحبت می کند، ولی من متوجه نمی شوم.
– در چه رشته ای تحصیل کرده ای؟
* علوم سیاسی و روابط بین الملل
– قصد ادامه تحصیل نداری؟
* دارم فکر می کنم. اما هنوز تصمیم نگرفته ام در چه رشته ای ادامه دهم.
– و سوال آخر اینکه اگر کسی بخواهد با شما همکاری کند، چگونه می تواند با شما همراه شود؟
* معمولا من از همه جای دنیا ایمیل دریافت می کنم، و از دریافت آنها خوشحال می شوم. هرکس دغدغه حقوق بشر داشته باشد، می تواند با کمپین ما که به سازمانی غیر دولتی (ان جی او) تبدیل شده، همراه شود. من براساس توانایی افراد از آنها می خواهم، که در پیشبرد برنامه ها به ما کمک کنند. آدرس سایت و ایمیل من به قرار زیرست:
محمد تهوری از نويسندگان واشنگتن پريزم است