Tag Archives: executed minors

SCE data : April 2008 – At least 103 children facing execution

As of April 6, 2008 Stop Child Executions Campaign has recorded 103 children facing executions worldwide: 96 in Iran, 3 in Saudi Arabia, 3 in Sudan and 1 in Yemen.

9 juveniles are reported to have been executed since January 1, 2007: 8 in Iran and 1 in Saudi Arabia.
Since January 1, 2007 , 5 minors have been saved from execution: 3 in Iran, 1 in Yemen and 1 in Saudi Arabia

List of minors on the execution row:

IRAN (96)

Girls (3):

  • Delara Darabi, 17
  • Nazbibi Ateshbejan, 16
  • Soghra Najafpour, 13

Boys (93):

  • Abbass Hosseini, 17
  • Abdolkhaleq Rakhshani
  • Ahmad, under 18
  • Ahmad, 16
  • Ahmad Jabari, 15
  • Ahmad Mortazavian,15
  • Ahmad Nourzahi, 12
  • Akoo Hosseini
  • Ali, 17
  • Ali Alijan, 17
  • Ali Amiri, 13
  • Ali Mahin Torabi, 16
  • Ali Norumohammadi, 16
  • Ali Shabehzadeh, 17
  • Alireza Movassili Roudi, 16
  • Amir Amrollahi, 16
  • Amir Calehchaleh, 17
  • Asghar, 16
  • Behador Khaleqi, 16
  • Behnam Zare, 15
  • Behnood, 17
  • Behrouz Shojaee, 16
  • Beniamin Rasouli, 17
  • Ebrahim Mehrnahad, 16
  • Farshad Sa’eedi, 17
  • Farzad, 15
  • Fazlorahman Jahraz, 16
  • Feyz Mohammad, 16
  • Feyzollah Soltani
  • Gholam Nabi Barahouti, 16
  • Habib Afsar, 15
  • Hamed, 15
  • Hamed Pour-Heydari, under 18
  • Hamid, 17
  • Hamid Reza, 14
  • Hamzeh S., 17
  • Hani Momeni Yasaqi
  • Hasan Mozaffari
  • Hedayat Niroumand, 14 or 15
  • Hossein Haghi, 17
  • Hossein Toranj, 17
  • Iman Hashemi, 17
  • Javid, 17
  • KhodamoradMon Shahemzadeh, 17
  • Khosrow, 16
  • Mahmoud, 17
  • Masoud, 17
  • Masoud Kafshir, under 18
  • Mehdi, 16
  • Mehdi Azimi, under 18
  • Mehyar Haghgoo, 17
  • Mehyar Anvari, 17
  • Milad Bakhtiari, 16
  • Mohammad Ahmadi 16
  • Mohammad Ghos, 17
  • Mohammad Jahedi
  • Mohammad Jamali Paghale, 15
  • Mohammad Mavari, 16
  • Mohammad Pezhman
  • Mohammadreza Haddadi, 16
  • Morteza Feizi, 16
  • Mosleh Zamani 17
  • Mostafa, 16
  • Mostafa Sa’idi
  • Mostafa Naghdi, under 18
  • Nabavat Baba’I, 17
  • Na’im Kolb’ali, 15
  • Naser Qasemi, 15
  • Ne’mat, 15
  • Nosrat, 15
  • Omarraddin Alkuzehi, 17
  • Omid Sarani, 17
  • Rahim Ahmadi, 16
  • Rahman Shahidi
  • Rasoul Eyvatvandi, 17
  • Rasoul Mohammadi, 17
  • Rasoul Nouriyani
  • Rasoul Safari, 17
  • Reza,16
  • Reza Alinejad, 17
  • Reza Padashi, 16
  • Saber
  • Sadegh Ahmadpour, 17
  • Saeed Jazee, 17
  • Safar Angooti, 17
  • Sa’id Arab
  • Sajjad, 17
  • Salman Akbari, 17
  • Seyed Reza Hejazi, 15
  • Shahram Pourmansouri, 17
  • Siyavash Shirnejad
  • Vahid, 16
  • Zolf’ali Hamzeh,

SAUDI ARABIA (3):

  • Rizana Nafeek (female – 17)
  • Sultan Bin Sulayman Bin Muslim al-Muwallad (15)
  • Issa bin Muhammad ‘Umar Muhammad (13) Chadian national

SUDAN (3):

  • Abdelrhman Zakaria Mohamed (male – 16)
  • Ahmed Abdullah Suleiman (male – 16)
  • Al-Tayeb Abdel Aziz (male – 16)

YEMEN (1):

  • Hafez Ibrahim (male – 16)

Recorded Child Executions in 2007 and 2008:

IRAN (9)

SAUDI ARABIA (1)

Children saved from Execution since January 1, 2007:

IRAN (3)

  • Nazanin Fatehi
  • Sina Paymard
  • Mohammad Latif

Yemen (1)

  • Hafiz Ibrahim

Saudi Arabia (1)

  • Sultan Kohail

یک نوجوان در اصفهان به دار آویخته شد

رادیو فردانیوشا بقراطی

جواد شجاعی، مجرمی که در هنگام ارتکاب جرم ۱۶ سال داشت، روز هفتم اسفندماه، در زندان محل نگهداری اش در اصفهان به دار آويخته شد

خواهر اين مجرم صغير، در گفت و گو با راديوفردا با تاييد اين خبر می گويد که وی متهم به آن بود که يکی از دوستانش به نام رستم را در جريان يک درگيری در سال ۱۳۷۹ به قتل رسانده است.

در پی بازداشت شدن جواد شجاعی، شعبه نهم دادگاه عمومی جزايی اصفهان پس از رسيدگی به پرونده، او را مجرم می شناسد و بر اساس خواست اوليای دم، حکم به قصاص نفس می دهد.

به دنبال اعتراض به حکم، شعبه ۲۷ ديوان عالی کشور اعتراض را رد می کند؛ و نهايتأ حکم اعدام با طناب دار، با موافقت ریيس قوه قضاييه اجرا می شود.

اين دومين باری در چند ماه اخير است که در ايران مجرمی که در هنگام ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشته اعدام می شود. پيش از اين ماکوان مولودزاده، مجرم صغير ديگری در ايران به طناب دار سپرده شده بود.

صدور و اجرای حکم اعدام برای مجرمانی که در هنگام ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشته اند همواره مورد اعتراض گسترده نهادهای مدافع حقوق بشر قرار داشته است. ايران در حال حاظر تنها کشوری در جهان به شمار می رود که در آن مجرمان صغير با خطر اعدام مواجه اند.

اين اعدام ها در قالب حکم قصاص صورت می گيرد که بر اساس آن، مجرمان بر اساس خواست خانواده مقتول، اعدام می شوند؛ حکمی که جان جواد شجاعی را نيز پس از هشت سال حبس گرفت؛ هشت سالی که به گفته خواهر جواد، سراسر در انتظار تلخ مرگ سپری شد.

اين انتظار در ناباوری خانواده شجاعی در بامداد يک سه شنبه زمستانی، با طناب دار پايان گرفت:

راديو فردا: خانم شجاعی، چطور از اين مساله با خبر شديد؟

خانم شجاعی
 

ما اصلا شوکه شديم. ساعت ۴ صبح (سه شنبه) رفته بودند برای اجرای حکم. ما هم همه رفته بوديم که از خانواده مقتول رضايت بگيريم. ولی هر کاری که کرديم، هر صحبتی که کرديم، قانع نمی شدند. از راه پول، از هر راهی… به دست و پايشان افتاديم؛ ولی می گفتند فقط می خواهيم تا پای دار ببريمش و بعد رضايت می دهيم. ولی بعد بردندش و قصاصش کردند. ما پشت در زندان منتظر بوديم ببينيم چه می شود؛ تا ساعت ۹ همانجا مانديم تا بالاخره به ما گفتند که جواد قصاص شده…

جواد چه مدت در زندان بود؟

جواد ۸ سال در زندان بود؛ سال ۷۹ رفته بود زندان.

موقع ارتکاب جرم چند سال داشت؟

زير ۱۸ سال. متولد ۶۲ بود.

شما اعتراض کرديد به حکم؟

کاری از دستمان بر نمی آمد. ما در شرايطی بوديم که… وقتی جنازه برادرم را می خواستند تحويلمان دهند چکار می توانستيم بکنيم؟ همه نگران بودند و فقط گريه زاری می کردند. کسی کاری نمی توانست بکند.

قبلش چطور؟ در اين سال ها، از وقتی که حکم صادر شده بود، به جايی اعتراض کرديد؟

ما به دادگاه و قاضی و اين ها کاری نداشتيم. فقط از خانواده مقتول طلب بخشايش می کرديم. آنها هم که هيچ کاری نکردند.

شما اساسا انتظار و آمادگی چنين اتفاقی؛ اجرای حکم را داشتيد؟

نه واقعأ؛ به خدا پدر و مادرم حالشان خيلی بد است. خيلی سخت بود، بعد از ۸ سال قصاصش کردند. تمام اين مدت ما اميدوار بوديم که نجات پيدا می کند…

خانم شجاعی می دانم که الان موقعيت خيلی بدی است. اما ممکن است بگوييد که اين جرم ۸ سال پيش چگونه اتفاق افتاد؟

دعوايشان شده بود. سه چهار نفر بودند که رفته بودند جلوی خانه مقتول. طی درگيری معلوم نشد که چه شد؛ چطور اين اتفاق افتاد. ديروز که برادرم را ديديم می گفت هنوز بعد از ۸ سال نمی دانم که چه اتفاقی افتاد که کشته شد. شريک جرم ها هم همه فرار کردند. فقط برادرم مانده بود که اين ها هم قصاصش کردند.

ديروز (دوشنبه) آخرين باری بود که با جواد صحبت کرديد؟

بله ديروز بين ساعت ۱۰ تا حدود ۱۲ گذاشتند با جواد باشيم. صحنه های خيلی بدی بود. حلاليت طلبيدن ها و خداحافظی ها و …

خود جواد اطلاع داشت از حکمی که صادر شده و قرار بود اجرا شود؟

بله، ولی اميدوار بود. می گفت اگر من را تا پای چوبه دار هم ببرند، اعدامم نمی کنند. رضايت می دهند. ولی خوب… نمی دانم چه بگويم. حيف بود. به خدا حيف بود. در اين مدت که در زندان بود همه از دستش راضی بودند. ما هنوز باورمان نمی شود که برادرمان را کشتند. واقعأ حقش نبود. ۸ سال حبسش را کشيده بود، بعد از ۸ سال هم قصاصش کردند. خيلی سخت است. ديگر نمی دانم چه بگويم…

Iran's regime kills another juvenile

Stop Child Executions Campaign was notified that this morning another Iranian youth :  Javad Shojaei was executed in a prison yard in the central city of Isfahan, Iran. Javad Shojaei was sentenced to death by hanging for an alleged murder in the year 2000 when he was only 16 years old. Javad’s execution was later approved by Iran’s superior court. All child executions are performed with prior approval of Ayatollah Shahrudi , the head of Iran’s judiciary.

Unfortunately SCE Campaign had no prior knowledge of Javad’s case and his name was not among our recorded list of the 96 children facing execution in Iran. SCE Campaign has continuously stated that the number of juveniles facing execution in Iran substantially exceeds those we have been able to record so far. In violation of it’s own laws and international laws, the Islamic regime in Iran does not disclose nor publish the names of those facing execution. It is feared that many others have also been executed without the knowledge of outside world. According to a high official of Iran’s police, there are at least 170 children facing execution in Iran. 

Stop Child Executions Campaign strongly condemns the execution of Javad Shojaei which is in direct violation of international conventions of the rights of the child and calls on the Iran’s regime to immediately halt all child executions and approve the parliamentary bill regarding juvenile rights which has been blocked by the fundamentalists during the past 4 years .

In a recent article published in Iran’s Etemaad Meli newspaper, Mohammad Mostafaei who represents many Iranian children facing execution, stated that child execution is also in direct violations of Iran’s Sharia law, because the reference to the ages of adulthood at 15 for boys and 9 for girls within Iran’s legal codes was NOT (nor was intended to) extend to criminal cases. 

Iran has the worst record of child execution (and adult execution) worldwide. 

Our "crocodile tears" !!

In a statement titled “crocodile tears on the cheeks of divisionists” the public relations of the courts of city Kermanshah , where Makwan Moloudzadeh was executed last month, referred to Makwan as a “villain with background”. They referred to the execution as the mean to bring the “sense of security” and “public satisfaction”. The judiciary blamed the “centers of creation of propaganda” for the lying about Makwan. They further blamed Makwan’s attorney for abusing words such as “innocent” and “child” in order to influence the public emotions.

“ Where historically or geographically a 21 year old youth is considered a child, an expression that these nanny’s kinder than mother are using?” they asked in their statement.  “Execution for sexual crimes from the standpoint of a Muslim is valid without a doubt” and the objections have no “religious, sharia or legal” basis, they added.
The Judiciary of Kermanshah has also filed a suit against Makwan’s attorney who is questioning the judiciary of Kermanshah for breaking the laws by executing Makwan without : allowing the file review to be completed, due process, or informing his family and lawyer 48 hours prior to the execution.

In her blog, Mitra Kahalatbari the reporter of Etemaad-Meli newspaper who has been following Makwan’s case responded to the letter by asking: if Makwan was such an experienced villain “why did the population of town of Paveh attended his funeral to the extent that the whole town was nearly closed? Isn’t it strange that people would attend the funeral of a local villain while they should have been pleased to hear of the news of his execution?”

She further asked:” Why are you mixing things up? What we are asking is that you comply with what you have agreed to (ICCPR and CRC) which is about not executing child offenders under 18. That does not mean that you wait untill a 15 year old grows to be 20 and then execute him!”. She also questioned the validity of the local judiciary’s claim that they had no order from Iran’s head of judiciary to halt the execution!

Makwan was sentenced to death for alleged homosexuality with three boys at the age of 13. The claimants later had confessed that they had lied about the claim and the court has provided no other basis for their guilty verdict.

In another news the father of Makwan stated that prior to burial they noticed that both of Makwan’s arms were broken. “This shows that even Makwan was unaware of his execution” and he must have struggled not to be taken for execution.

Makwan must have been in crucial pain from two broken arms while being executed. Such torturous and inhumane treatment of prisoners by the authorities of the Islamic regime in Iran is a gross violation oh human rights.

The execution of Makwan Moloudzadeh was strongly condemned by UN human rights commissioner and worldwide.

واکنش دادگستری کرمانشاه پس از اعدام ماکوان مولودزاده


پس از گذشت یک هفته از اعدام ناگهانی ماکوان مولودزاده در کرمانشاه روابط عمومی دادگستری این شهر به اخباری که پس از این ماجرا و در واکنش به غیر قانونی عمل کردن این موضوع انتشار پیدا کرد عکس العمل نشان داد.
در نامه روابط عمومی دادگستری کرمانشاه نکات بسیار جالب و قابل توجه ای هست که تنها به چند نمونه از آنها اشاره می کنم
.۱
دادگستری کرمانشاه ماکوان را یک شرور سابقه دار معرفی کرده در حالی که من نمی دونم چرا وقتی که مردم پاوه از اعدام اون با خبر می شوند همگی برای مراسم تشییع جنازه شرکت می کنند. به طوری که شهر به حالت نیمه تعطیل درمیاد. این برای شما عجیب نیست که مردم در مراسم تشییع جنازه یک شرور که در واقع وقتی خبر اعدامش رو می شنوند باید راضی و خوشحال باشند شرکت می کنند؟
۲ 
در قسمتی از نامه آمده هست که حکم صادر شده به تایید دیوان عالی کشور رسیده بوده است، ما هم که نگفتیم حکم را تایید نکردند ما گفتیم حکم را وکیل ماکوان همراه با لایحه ای برای رییس قوه قضاییه فرستاده و شاهرودی دستور توقف حکم را پس از همه  این مراحل صادر کرد.
۳
منظور از عناد و غرض ورزی چی هست؟ چه کسی گفته کسانی که خواهان این هستند که از اعدام افرادی که زیر ۱۸ سال مرتکب جرم می شوند، جلوگیری بشه با نظام عناد دارند؟ چرا همه چیز را با هم قاطی می کنیم؟ حرف ما فقط این هست که به همان چیزی که قبول کردید یعنی خودداری از اعدام بچه های زیر ۱۸ سال عمل کنید. البته این به این معنا هم نیست که بگذارید اون ها اگر برای مثال در سن ۱۵ سالگی جرمی کردند ۲۰ ساله بشوند و بگویید حالا دیگر زیر ۱۸ سال نیست پس اعدام می کنیم. منظر افرادی هستند که زیر سن ۱۸ سال مرتکب جرم می شوند.
۴
از سعید اقبالی گویا به نشر اکاذیب هم دادگستری کرمانشاه شکایت کرده است. خوبه دیگه حق قانونی وکیل از مطلع بودن اعدام موکلش
در نظر گرفته نشده، حکم برخلاف دستور رییس قوه قضاییه اجرا شده و تازه از وکیل هم شکایت می کنند.

۵
قسمت آخر نامه را هم دقت کنید که در کل دادگستری کرمانشاه منکر دستوری مبنی بر توقف حکم در این زمینه شده است.

۶
انتخاب تیتر دادگستری کرمانشاه واقعا شاهکار است. قبول دارید؟

…پی نوشت: هر دم از این باغ  

متن این نامه به این صورت هست:

 

باسمه تعالی

اشک تمساح بر گونه های نفاق
امنیت مهمترین زیر ساخت زندگی جتماعی بالاخص در دنیای پر مخاطره امروز است. بی شک هر شخصیت حقیقی و حقوقی به فراخور توان خود بایستس در ایجاد و حفظ آن تلاش نماید.
دستگاه قضایی نیز به عنوان دستگاهی که همواره به انجام وظیفه خود اهتمام می ورزد و در این خصوص و در ظرف مدت 2 سال اخیر دادگستری استان کرمانشاه اقدام به اجرای مجازات متجاوزان به ساحت امنیت و آسایش عمومی نموده و با تاثیر بسیار مثبت و ملموس که بر آرامش استان داشته موجد تقویت «احساس امنیت» و رضایت عمومی شده است.
در راستای این اقدامات اخیرا یکی از شروران سابقه دار شهرستان پاوه به نام ماکوان مولودزاده که بارها به تجریح عفت عمومی پرداخته به دار مجازات آویخته شد.
مشارالیه متولد ۱۳۶۵در پاوه بوده که کرارا به شرارت پرداخته از جمله ۶ مورد لواط به عنف که به شیاع محلی رسیده و در اواسط سال ۸۵دستگیر شده و مضافا ۷ فقره سابقه کیفری از جمله: چاقو کشی، تهیه و توزیع مشروبات الکلی، ارتباط نامشروع و . . . داشته است.
حکم اعدام صادره دادگاه کیفری استان کرمانشاه به تایید دیوان عالی کشور و همچنین تایید دادستان محترم کل کشور رسیده است.
برخی افراد که عناد و غرض ورزی مسجل آنها با جمهوری اسلامی و ملت ایران بر کسی پوشیده نیست و همچنین وکیل پرونده با اظهارات خلاف واقع در سایت های مختلف که عمدتا برازنده عنوان « بنگاه های شایعه پراکنی» هستند تا سایت اطلاع رسانی، سعی در مخدوش نمودن قوام و اعتبار حقوق رای صادره داشته اند.
آنچه شایان توجه است اینکه وکیل بایستی علی القاعده آشنا به مسائل حقوقی و تشخیص عناوین مجرمانه باشد در حالی که وکیل این پرونده با نشر اکاذیب و اظهارات غیر علمی و بی اساس حتی زمینه تعقیب خود به جرم نشر اکاذیب را فراهم ساخته است.
در سایت های مختلف مظلوم نمای مضحکی توسط برخی اظهار نظر کنندگان صورت گرفته که عقول سلیم چیزی عناد، فرافکنی و دروغ از آن برداشت نمی کنند. ت
مثلا اتصاف صفات «بیگناه»، «کودک» و . . . که با هدف تحریک احساس ترحم خوانندگان استعمال شده در حالی است که که اصولا مجرمی که رد پرونده اش اقرار به عنوان سیدالبینات، شهادت و شکوائیه از شکات مشخص حی و حاضر وجود دارد برازنده عنوان بیگناه نمی تواند باشد.
مشخص نیست در طول تاریخ و عرض جغرافیای کدام تعریف جامعه شناختی جوانی 21 ساله را کودک انگاشته که این دایه های مهربان تر از مادر در اظهارات خود آورده اند؟
دیدگاه بی پایه ای که پرونده مربوطه را از نظر حقوقی و فقهی کاملا خلاف شرع و قانون عنوان کرده است، معلوم نیست از کدام فقه، حقوق، شرع و قانون مایه گذاشته که به این سادگی و ژست مشرفانه درباره آنها صحبت می کند. چرا که مجازات اعدام برای جرم شنیع لواط به عنف از مسلمات فقهی بدون هیچگونه ریبه و شبهه است.
روابط عمومی دادگستری کل استان کرمانشاه

سر بی گناه تا پای دار میره و بالای دار هم میره

در هواي گرگ و ميش و سرد كرمانشاه ماكوان 20 ساله بدون آنكه حق اين را داشته باشد تا براي آخرين بار از خانواده اش خداحافظي كند يا بدون آنكه اولياي دمي وجود داشته باشد تا به دست و پايشان بيفتاد و براي رهايي از اعدام التماس كند روي چهارپايه اي كه طناب دار بالاي آن در هوا غوطه ور بود، رفت.
حكم اعدام اجرا شد و ماكوان 20 ساله چند ثانيه بعد نفس هاي آخرش را كشيد و جان باخت. يك ساعت بعد وقتي مسوولان زندان اجراي
 حكم، جسد غوطه ور در هوا را پايين كشيدند، به خانواده اش زنگ زدند و از آنها خواستند جسد پسر جوانشان را تحويل بگيرند.
جسد ماكوان هنوز به خانواده اش سپرده نشده بود كه وكيلش تماس مي گيرد و در چند جمله خبر اعدام را مي دهد.
« خانم خبرنگار، خبر بدي دارم، ماكوان اعدام شد.»
و همين يك جمله كافي بود تا تمام آنچه بيش از يك ماه برايش تلاش كرده بوديم خاكستر شود. باورم نمي شود، مگر رييس قوه قضاييه دستور اجراي حكم را صادر نكرده بود، مگر قرار نبود پرونده در حوزه نظارت و پيگيري قوه قضاييه بررسي شود، مگر قرار نبود پرونده مجددا رسيدگي شود پس چرا حكم اجرا شد؟
چرا خانواده اش از اعدام با خبر نبودند، چرا ماكوان نبايد حق ديدن خانواده اش در آخرين لحظه هاي زندگي اش را داشته باشد، اتهام ماكوان چه بود كه به اين شكل او را اعدام كردند؟
مگر غير از اين بود كه رييس قوه قضاييه هم حكم صادره از شعبه اول دادگاه كيفري كرمانشاه را خلاف بين شرع اعلام كرده بود پس چطور در مدت زماني كمتر از 24 روز كه از دستور توقف راي گذشته است، حكم به اين شكل اجرا مي شود؟
اما همه اين ها شايد تنها در سطح يك سوال باقي بماند چرا كه هيچ كس پاسخگوي اين سوالات نيست مانند همان زماني كه هيچ كس به درستي نمي دانست كه اتهام ماكوان 20 ساله چه بود كه با آن وضع سوار الاغ كردنش و در شهر گرداندن.
آن روز هم اهالي محل به پدر و مادر پير ماكوان آن خبر را داده بودند و امروز هم خبر اعدامش را مسوولان زندان دادند. چه كرده اند اين پدر و مادر كه در طول يك سال به اين شكل از پسرشان خبر مي شنوند.
وقتي به خانه ماكوان كه بيشتر از يك سال است جوان 20 ساله آن را نديده بود و ديگر هيچ وقت هم نخواهد ديد زنگ مي زنم، مادر ماكوان نمي دانست چه بگويد.
صداي شيون و ناله هاي زنان فاميل از اعدام جوان 20 ساله اشان را مي شنيدم. صداي زجه هايي كه بيش از يك سال در گلوي خويشاوندان جوان كرد مانده بود و حالا فرياد شده بود. زبانم قاصر از اين بود كه حتي بپرسم چرا به شما خبر نداده اند. مادر ماكوان مي گويد پدرش رفته جسد پسرمان را تحويل بگيرد. پس از يك سال او را به خانه مي برند با اين تفاوت كه اين بار ماكوان جاني در بدن ندارد تا به محض ورود به خانه مادرش را صدا بزند. اين بار مادرش است كه مدام نام پسرش را مي برد و البته جوابي هم نمي شنود . . .

سعيد اقبالي وكيل مدافع ماكوان مولودزاده كه آن همه تلاشش در حال حاضر هيچ سرانجام خوشي نداشته مي گويد: « دقيقا در 20 آبان ماه از دفتر نظارت و پيگيري قوه قضاييه نامه اي براي رييس كل دادگستري استان كرمانشاه فرستاده شد كه در آن دستور توقف اجراي حكم داده شده بود. در آن نامه آيت الله شاهرودي به استناد فتواي رهبر حكم را خلاف بين شرع اعلام  و دستور رسيدگي مجدد پرونده را صادر كرده بود اما تنها چند روز پس از اين ماجرا گويا پرونده براي بار ديگر به تهران فرستاده مي شود و بر خلاف نظر اوليه رييس قوه قضاييه اين بار پرونده سريعا به كرمانشاه مسترد و حكم اجرا مي شود.»
همان زمان هم كه حكم اعدام ماكوان صادر شده بود پرونده سرشار از نقص تحقيقاتي بود.
‌در جلسه محاكمه جوان 20‌ساله كه طبق قانون و شرع مي‌بايست به طور كامل و دقيق با بررسي و احراز عمل تجاوز تشكيل مي‌شد، حتي بدون فرستادن شاكيان به پزشكي قانوني، قضات به صدور راي پرداختند.
در آن جلسه علي‌رغم عدم حضور برخي از شاكيان و حضور تنها سه نفر كه آنها نيز چندين مرتبه اعلا‌‌م كردند كه اظهارات گذشته‌شان دروغ بوده و چنين عملي با آنها انجام نشده است، قضات دادگاه با استناد به علم قاضي آن‌هم علم به وجود ايقاب (دخول كامل) نسبت به صدور حكم اعدام اقدام كردند.
دادگاه در احراز ركن مادي يعني همان انجام عمل موجب حد قتل هيچ تحقيقي نمي‌كند در حالي كه به استناد ماده 108 قانون مجازات اسلا‌‌مي عمل شنيع لواط شامل دو مفهوم است كه تنها لواط ايقابي چنين مجازاتي را در پي خواهد داشت و دادگاه به اين تكليف قانوني خود عمل نكرده است.
از سوي ديگر دادگاه استدلا‌‌ل كرده بود كه چون چندين سال از زمان انجام عمل مي‌گذرد و موضوع از سوي پزشكي قانوني قابل تشخيص نيست، شكات را جهت معاينه معرفي نكرده يعني پذيرفته كه عمل در زمان طفوليت انجام شده اما در جايي ديگر براي قانوني نشان دادن حكم اعدام استدلا‌‌ل كرده كه انجام عمل تا زمان حال ادامه داشته است اما مبنايي براي علم خود در اين خصوص نمي‌آورد.
و اما پس از اينكه حكم صادر شد پدر ماكوان كه تا آن زمان هم چندين بار به تهران آمده بود تا نزد رئيس قوه قضاييه برود، نامه‌اي را خطاب به آيت‌ا… شاهرودي نوشت و در آن گفت: «من و مادر ماكوان 20 ساله دست به دامان شما هستيم تا براي نجات فرزندمان ما را كمك كنيد. پسرمان بدون توجه به اصول فقه اسلا‌مي و دين اسلا‌م محكوم به اعدام شده است. پس از دستگيري ماكوان در مهرماه سال گذشته حتي نمي‌دانستيم به چه اتهامي دستگير شده است. از شما عاجزانه تقاضا داريم دستور بررسي مجدد پرونده ماكوان را صادر فرماييد.»
وكيل ماكوان ، سازمان ديده بان حقوق بشر، بسياري از فعلان حقوق كودكان و نوجوان و روزنامه نگاران همه تلاش خود را كردند تا ماكوان از اعدام رها شود اما با اين احوال حكم اجرا شد.
از آن گذشته طبق راي دادگاه كيفري كرمانشاه محل اعدام او در پارك شهيد كاظمي شهر پاوه در نظر گرفته شده بود پس چرا او بي خبر از حتي خانواده اش در سحرگاه 14 آذرماه در زندان اعدام مي شود؟
به گفته اقبالي قانون نحوه اجراي احاكم اعدام پيش از از اجراي حكم، بايد خانواده محكوم و وكيل مدافعش از زمان و مكان اجرا حكم اطلاع داشته باشند اما چطور است كه به يك باره در يك تماس تلفني خبر اعدام اعلام مي شود؟
سعيد اقبالي هم شكه است. از اينكه همه تلاش هايش بي نتيجه ماند و باز هم تاكيد مي كند: «وقتي پرونده به دفتر ويژه نظارت و پيگيري قوه قضاييه آمد به من گفتند تا 2 ماه طول مي كشد تا مسئله بررسي شود. به من گفتند نتيجه كار را چند ماه بعد پرس و جو كنم اما كمتر از يك ماه خبر اعدام موكلم را به اين طريق و با اين وضع به من مي دهند.»
اقبالي به وكالت از خانواده ماكوان پيگير ماجرا است تا كوتاهي قضات دادگاه و مسوولان دادگستري كرمانشاه در پرونده را بيايد اما براي خانواده ماكوان ديگر چه تفاوتي دارد كه اين قصور از كجا بوده است.
پدر و مادر ماكوان كه در روز دستگيري پسرشان گمانشان اين بود كه تنها به اتهام روزه خواري بازداشت شده است چه مي دانستند قرار است يك سال پس از ان ماجرا خبر تحويل گرفتن جسد پسرشان را از زندان كرمانشاه بشنوند.
ماكوان سحرگاه ديروز به اتهام تجاوز در سن 13 سالي كه آن هم هيچ وقت اثبات نشد، تنها به علم قاضي اعدام شد.

جسدش به خانواده اش تحويل شد، پدر و مادرش توانستند پس از گذشت يك سال با خيال راحت بدن بي جان پسرشان را در آغوش بگيرند اما افسوس كه چند ساعت پس از  آن باز هم براي هميشه دور از پسرشان مي شدند چرا كه جسد ماكوان بايد به خاك سپرده مي شد.

پی نوشت ۱: یک دل سیر گریه کردم رویا جان اما باز هم آرام نشدم. همه مسیر روزنامه تا خانه را در خیابان به یاد صبح امروز که ماکوان چطور ناعادلانه اعدام شد را گریستم اما هنوز هم دلم آرام نگرفته است.
پی نوشت۲: از پدر و عموی ماکوان عذر خواهی می کنم. شاید ما هر کاری که می توانستیم را نکردیم. شاید راه دیگری هم بود که امتحانش نکردیم. مرا ببخشید اگر کوتاهی کردم . . .
پی نوشت۳: این گزارش قرار بود در روزنامه چاپ شود اما به دلایلی نشد.
پی نوشت۴: امروز بدون شک یکی از بدترین روزهای عمر کاریم بود. روزهای بد زیاد داشتم اما غم امروز با هیچ روزی قابل مقایسه نبود.
پی نوشت۵: مرگ بر این جمله که می گویند « سر بی گناه تا پای چوبه دار میره اما بالای چوبه دار نمیره» بیایید و من هزاران نفری را بگویم که بیگناه اعدام شدند، چه کسی جواب گو هست؟؟؟

پی نوشت۶: . . . این سه نقطه همه سکوتم از ناگفته ها و ناعدالتی ها است که امروز حتی با کوبیدن مشت بر دیوار هم تمام نشد.

Entire Town attend Makwan's funeral

Paveh, Iranian Kurdistan,(AKI) – An estimated 6,000 people – almost the entire population – from the Kurdish Iranian town of Paveh, have attended the funeral of Makwan Moloudzadeh, 19-year-old Iranian Kurdish youth hanged at dawn on Wednesday.  Many young people attended the funeral ceremony.

As the funeral took place on Friday, the United Nations High Commissioner for Human Rights, Louise Arbour, condemned the execution and called on Iran to respect international conventions against executing juvenile offenders. The head of the Judicial Authority, Ayatollah Mahmoud Shahroudi, had told several humanitarian groups and Molouzadeh’s lawyer that the death sentence would be postponed.

Prior to his execution, Makwan engaged in a hunger strike of ten days to protest the physical and psychological torture.

UN Human Rights Commissioner express "grave concern" about Makwan's execution

GENEVA  :  United Nations High Commissioner for Human Rights, Louise Arbour, expressed her “grave concern” over the execution of Makwan Moloudzadeh on Wednesday in a prison in Kermanshah Province in the Islamic Republic of Iran.  “It was reported that the execution was carried out, despite his alleged victims withdrawing their accusations” Ms. Arbour observed.

In the statement issued from her office, Ms. Arbour said: “The High Commissioner calls on the Islamic Republic of Iran to respect its international legal obligations and the strong international consensus against the execution of minors”

The International Covenant on Civil and Political Rights (ICCPR) and the Convention on the Rights of the Child (CRC) place a legal obligation on States Parties not to impose death penalty for those under the age of 18 years at the time of commission of crimes. The Islamic Republic of Iran is a party both to the ICCPR and to the CRC.

Iran is the leading executor of children and juvenile offenders. Mouloudzadeh was sentenced to death in May by a Kermanshah court even though it said all of his accusers had retracted their statements.

Iran says it is prosecuting criminals under its Islamic Sharia law and rejects criticism of its human rights record.

Source: Reuters

سيصد ماشين و ۶۰۰۰ نفر ماکوان را بدرقه کردند

جمعه16آذر 1386

ساعت ١۰ صبح روز چهارشنبه ۵ دسامبر، رهسپار جايي هستم، تلفنم زنگ ميزند. از آنطرف خط صداي هراسان کسي را مي شنوم که ميگويد خانم احدي ماکوان را کشتند….. سوال ميکنم چطور، کجا، چرا؟؟؟؟؟
و او پاسخ ميدهد که امروز صبح به خانواده ما خبر داده اند، بياييد و جسد را تحويل بگيريد و سپس صداي خش خش طولاني و کسي که هق هق گريه ميکند. سکوت طولاني در اين گفتگو پيش مي آيد و تلفن قطع ميشود.
ماکوان را کشتند و جسدش را تحويل پدر و مادر و خانواده داغداري دادند که از دو سال قبل، به ناگهان وارد گردبادي شده و بالاخره نيز فرزندشان به قتل رسيد. از پدرش وقتي مي پرسيدند، چرا او را گرفته اند، ميگفت شايد به اين دليل که در خيابان سيگار کشيده.. ماکوان را با سر تراشيده، سوار الاغ کرده و در شهر گردانند. اينها مدافعين ١۴۰۰ سال قبل، مدافعين موريانه و کپک زدگي، مدافعين تحجر و عقب ماندگي، اينها حکومت پوسيده جمهوري اسلامي هستند.
روز چهارشنبه نفرين شده، ۵ دسامبر، فيلم کوتاهي از مراسم تشييع جنازه ماکوان به دستم ميرسد و چند ثانيه فيلم از صحنه جسد ماکوان که در يک گورستان در پاوه، آرميده است. بدنش چنان قوي و جوان است که باور نميکنم، او مرده است. فقط روي گردنش آثار کبودي و طناب دار مشهود است و ماکوان با صورتي آرام و هيکلي بزرگ، گويي براي عکس گرفتن روي يک تخت دراز کشيده در اين فيلم ديده ميشود. ماکوان را کشتند!!!!
اين سند جنايت يک حکومت فاشيست اسلامي است. در گورستان پاوه، دسته دسته جوانان براي وداع آخر با او از راه ميرسند. سيصد ماشين پشت سرهم و در سکوت وارد محوطه قبرستان ميشوند و در اين فيلم مشهود است که غم و درد و نفرت زيادي در فضا موج ميزند. مردم از همه روستاهاي اطراف، از کرمانشاه و پاوه رهسپار شرکت در مراسمي هستند، که بيانگر واضح اعتراض به اين جنايت و جنايتکاران است. ۶۰۰۰ نفر در مراسم شرکت ميکنند.
ماکوان را کشتند ، براي اينکه از همين هزاران جوان که در اينجا تجمع کرده اند و حکومت نماينده الله را نميخواهند، زهر چشم گرفته شود. ماکوان را کشتند تا در پاوه و کرمانشاه و در همه جاي ايران، جواناني را که بعد از انقلاب متولد شده و از مشتي جلاد و آخوند مرتجع ، حساب نميبرند، بترسانند.
 
ماکوان را بايد در کنار جواناني گذاشت که در تهران با چسباندن مهر ” اراذل و اوباش” در ملا عام اعدام کردند. ماکوان را بايد در کنار جواناني گذاشت که در اهواز و شيراز و بندرعباس و تبريزو … براي ايجاد رعب و وحشت اعدام کردند.
اين رفتار جنايتکارانه حکومت با جوانان و با مردمي است که به مقررات و قوانين و سنتهاي ارتجاعي اسلامي نه ميگويند. اين رفتار وحشيانه حکومت با جواناني است که با دنيا رابطه دارند و از زندگي همه آزادي و رفاه و انسانيت و حقوق انساني خود را ميخواهند. اين رفتار رژيم اسلامي با همجنسگرايان و يا طرفداران فرهنگ و رابطه آزاد و انساني است.
کميته بين المللي عليه اعدام
مينا احدي
 

وکيل ماکوان: نمي دانم چطور اين حکم اجرا شده است

آعتماد

 ماکوان 20 ساله  که متهم بود در 13 سالگي به سه پسربچه تعرض کرده روز چهارشنبه هفته گذشته در حالي در زندان کرمانشاه اعدام شد که رئيس قوه قضائيه دستور داده بود اجراي حکم وي براي اعاده دادرسي متوقف شود.
سعيد اقبالي وکيل مدافع جوان اعدامي، روز گذشته در گفت وگو با خبرنگار ما درباره پرونده موکل اش گفت؛ مهرماه سال گذشته پسرخاله موکلم طي نامه يي که به اداره اطلاعات و اداره آگاهي شهرستان پاوه فرستاد، مدعي شد طي يک درگيري موکلم او را به شدت کتک زده است.
وکيل مدافع در ادامه گفت؛ بعد از اين کار پرونده موکلم تکميل و به دادگاه کيفري استان فرستاده شد و مطابق آنچه در پرونده آمده شش شاکي و شش متهم در پرونده وجود داشتند که همه متهمان به جز موکلم از اتهام تجاوز تبرئه شدند. البته در دادگاه فقط سه شاکي حاضر شدند که آن سه نيز در ادامه شکايت خود را پس گرفتند و مطابق اوراق پرونده اعلام کردند به دروغ و تحت تاثير برخي مسائل ادعا کرده بودند از سوي موکل من مورد تعرض قرار گرفته اند. از سويي موکلم هم در دادگاه اقرار اوليه خود را پس گرفت و گفت اعتراف هايش تحت فشار بوده و او هيچ وقت به هيچ کس تجاوز نکرده است. با اين حال شعبه رسيدگي کننده به استناد علم قاضي و نامه هايي که از شوراي تامين استان مبني بر شرارت هاي ماکوان فرستاده شد، اين جوان را به اعدام محکوم کرد.
اقبالي با اشاره به اينکه در آن زمان هنوز وکيل اين پرونده نبوده است، گفت؛ وکيل مدافعي که در زمان محاکمه وکالت را بر عهده داشت به راي صادره اعتراض کرد و از دادگاه خواست شاکيان را به پزشکي قانوني بفرستد اما قاضي اين اعتراض را نپذيرفت و اعلام کرد آثار تجاوز بعد از هشت سال باقي نمي ماند، اين در حالي است که طبق نظر کارشناسان سازمان پزشکي قانوني اگر فردي در کودکي مورد آزار قرار گيرد تا آخر عمر اين آثار جسمي را به همراه دارد. سرانجام پرونده با اعتراض کتبي وکيل مدافع به ديوان عالي کشور فرستاده شد و حکم صادره مورد تاييد ديوان قرار گرفت.
وکيل مدافع جوان اعدامي ادامه داد؛ من پس از تاييد حکم به عنوان وکيل وارد پرونده شدم، با توجه به شرايطي که وجود داشت تقاضاي اعاده دادرسي کردم و در لايحه يي که براي دادستان کل کشور فرستادم شرايط را توضيح دادم. پس از مذاکره يي که با معاون اول دادستان کل کشور داشتم، وي فوراً پرونده را مطالبه و اجراي راي را متوقف کرد، ضمن اينکه به صورت شفاهي دلايل مرا براي اعاده دادرسي پذيرفت. به اين ترتيب پرونده براي بررسي در اختيار دادياران دادستاني کل کشور قرار گرفت و يکي از دادياران نقض حکم و اعاده دادرسي را پذيرفت اما دو داديار ديگر اعلام کردند چون قاضي اول براي صدور حکم اعدام به علم خود استناد کرده، نمي توان اعاده دادرسي را پذيرفت. اين در حالي است که حتي سه شاکي پرونده به تهران آمدند تا به معاون دادستان کل کشور و دادياران بگويند شکايت اوليه شان واهي بوده است و حاضرند به پزشکي قانوني بروند اما هيچ توجهي به حرف آنها نشد و پرونده براي اجراي حکم به کرمانشاه بازگردانده شد.
اقبال اضافه کرد؛ در اين مرحله طي نامه يي به آيت الله هاشمي شاهرودي نواقص پرونده را توضيح دادم. درست زماني که شش روز به اجراي حکم باقي مانده بود رئيس قوه قضائيه پرونده را مطالبه و دستور توقف حکم را صادر کرد. همچنين وي پس از بررسي پرونده با استناد به فتواي مقام معظم رهبري در خصوص اينکه احراز تجاوز به عنف با علم قاضي امکان پذير نيست و حتماً بايد دليلي به جز علم قاضي وجود داشته باشد، راي را خلاف شرع و قانون تشخيص داد و دستور اعاده دادرسي را صادر کرد و اين نامه را من شخصاً به شعبه اجراي احکام دادگستري کرمانشاه بردم و تحويل دادم. در حالي که ما منتظر دادرسي مجدد بوديم با توجه به حساسيت پرونده 6 آذرماه به هيات نظارت و پيگيري دفتر رئيس قوه قضائيه مراجعه کردم و در آنجا به من گفتند بايد دو ماه ديگر مراجعه کنم اما ساعت 8 صبح روز چهارشنبه از زندان کرمانشاه فردي با پدر موکلم تماس گرفت و از او خواست به زندان برود. پدر اين جوان پس از حضور در زندان با جسد پسرش که به دار آويخته شده بود، مواجه شد و بعد از آن ماجرا را به من اطلاع داد.
سعيد اقبالي در ادامه گفت؛ حکم اعدام در حالي اجرا شد که شکات، شکايت خود را رسماً پس گرفته بودند و حتي به فرض اينکه تجاوز به عنف شده بود چون در 13 سالگي و زير سن مسووليت کيفري بوده است نبايد محاکمه مي شد. متاسفانه قاضي دادگاه شکات را به پزشکي قانوني نفرستاد و به استناد علم خود وي را به اعدام محکوم کرد. در پرونده هيچ دليلي عليه ماکوان وجود ندارد و نامه رئيس قوه قضائيه نيز بيانگر همين نکته است. اما من نمي دانم چطور اين حکم اجرا شده است. حتي نحوه اجراي حکم هم غيرقانوني بوده چرا که در راي قاضي آمده بود ماکوان بايد در ملاء عام و در پارک شهيد کاظمي اعدام شود، در حالي که اين حکم در زندان و بدون اطلاع خانواده ماکوان و من به عنوان وکيلش اجرا شده است. آن طور که قضات اجراي احکام مدعي شدند نامه يي از دفتر رئيس قوه قضائيه براي اجراي حکم به دست آنها رسيده است، در حالي که چند روز قبل رئيس قوه قضائيه دستور توقف اجرا و اعاده دادرسي را داده بود که من شخصاً آن را روي پرونده گذاشتم.
اين وکيل دادگستري خاطرنشان کرد؛ هنوز اين نکته که رئيس قوه قضائيه در جريان اجراي حکم بوده يا خير براي من و خانواده موکلم پوشيده است و تا زمان مشخص شدن واقعيت پرونده را پيگيري مي کنيم چرا که او نه تجاوز به عنف کرده بود و نه محکوميت به جرم شرارت يا هر جرم ديگري براي وي وجود داشت.