Author Archives: StopChildExecutions.com

Behnood Shojaee is spared from execution

Eight men and one women were executed today on Christmas eve  in Evin prison in Tehran, Behnood Shojaee was spared.

In an email to Stop Child Executions , Mohammad Mostafaei the attorney of Behnood Shojaee stated that Benhnood’s name was taken off the execution list; however he still remains at risk of imminent execution. It is important to continue to demand the Islamic Republic Authorities to stop the execution of Behnoud Shojaee. 

 

Here are the updated addresses and contact information. Changes are in red

 

Head of the Judiciary
His Excellency Ayatollah Mahmoud Hashemi Shahroudi
Howzeh Riyasat-e Qoveh Qazaiyeh / Office of the Head of the Judiciary
Pasteur St., Vali Asr Ave., south of Serah-e Jomhouri,
Tehran 1316814737,
Islamic Republic of Iran
Phone: [00 98 21] 391 1109
Fax: [00 98 21] 390 4986
Email:   Shahroudi@Dadgostary-tehran.ir

Salutation: Your Excellency
 
COPIES TO:

Leader of the Islamic Republic
His Excellency Ayatollah Sayed Ali Khamenei,
The Office of the Supreme Leader
Islamic Republic Street –
Shahid Keshvar Doust Street
Tehran, Islamic Republic of Iran
Phone: 98-21-64411
via website: http://www.leader.ir/langs/en/index.php?p=letter  (English)

http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=letter (Persian )
or Email: info_leader@leader.ir

Salutation: Your Excellency

 

 

Director, Human Rights Headquarters of Iran
His Excellency Mohammad Javad Larijani
Howzeh Riyasat-e Qoveh Qazaiyeh (Office of the Head of the Judiciary)
Pasteur St, Vali Asr Ave., south of Serah-e Jomhouri,
Tehran 1316814737, Islamic Republic of Iran
Fax: +98 21 3390 4986 (there are problems with this line, please try three times)

Behnood Shojaee to be executed in less than 48 hours

Behnood Shojaee, a juvenile on death row is in imminent danger of execution.

Despite the fact that his execution was postponed three times, a formal statement from the European Union was released condemning his execution, a joint letter and press conference by 24 human rights groups was written, help from celebrities, and a reduction in blood money, Behnood Shojaee faces execution on Christmas eve.

Two and a half years ago, 17-year-old Behnood Shojaee was convicted of killing a 19 year old boy named Omid during a street fight involving over a dozen boys.

Shojaee says that he tried to stop the fight and used a chard of glass from a broken soda bottle in self defence. He said he hit an attacker once only with the piece of glass. Shojaee’s lawyer Mohammad Mostafaei argues that the coroner found several wounds by various objects making it unable to assess who was responsible for the fatal blow causing death.

At first the family of the victim wanted over 2 million dollars US in “blood money” compensation. After months of negotiation, and his execution being postponed three times, the “diyeh” was reduced to approximately $625,000 USD.

Shojaee who grew up with his grandparents since the death of his mother at age 10 from diabetes and a father living with depression from his tragic loss, he could not afford the required “diyeh”.

Three of Iran’s most prominent movie directors and actors ( Entezami, Parviz Parastooyi and Kiymars PoorAhmad) opened a joint account to help raise money for his “diyeh”. In an unprecedented measure, the Iranian judiciary froze the bank account, summoned the artists and threatened that “they shall be investigated and it shall be assumed that they are not aware of the special laws that were passed in 1997 by the State Expediency Council which have strengthened the punishments against corruption, embezzlement, and misappropriation and which carry punishments ranging from one to seven years of prison”.

On May 23rd 2008, in a joint statement, 40 European countries condemned the execution of Behnood Shojaee.

In August 2008 in a press conference in Geneva and one put on by Stop Child Executions in London, 24 human rights organizations demanded Iran to Stop the execution of Behnood Shojaee and Mohammad Fadaee as well as the 132 children on death row at the time.

Despite the international pressure, Shojaei could be executed in less than two days.

This is our last chance to save Behnood Shojaee’s life.

Stop Child Executions has informed the office of the High Commissioner on Human Rights at the United Nations, members of the Canadian Government and members of the EU.

We need you to bombard the phones, faxes and email of the head of Judiciary in Iran Ayatollah Shahroudi

Head of the Judiciary
His Excellency Ayatollah Mahmoud Hashemi Shahroudi
Howzeh Riyasat-e Qoveh Qazaiyeh / Office of the Head of the Judiciary
Pasteur St., Vali Asr Ave., south of Serah-e Jomhouri,
Tehran 1316814737,
Islamic Republic of Iran

Phone: [00 98 21] 391 1109
Fax: [00 98 21] 390 4986

Email: info@dadgostary-tehran.ir (In the subject line write: FAO Ayatollah Shahroudi)
Salutation: Your Excellency 
 
COPIES TO:

Director, Human Rights Headquarters of Iran
His Excellency Mohammad Javad Larijani
Howzeh Riyasat-e Qoveh Qazaiyeh (Office of the Head of the Judiciary)
Pasteur St, Vali Asr Ave., south of Serah-e Jomhouri,
Tehran 1316814737,
Islamic Republic of Iran
Fax: +98 21 3390 4986 (there are problems with this line, please try three times)
Email:
int_aff@judiciary.ir (In the subject line: FAO Mohammad Javad Larijani)  

Leader of the Islamic Republic
His Excellency Ayatollah Sayed Ali Khamenei,
The Office of the Supreme LeaderIslamic Republic Street –
Shahid Keshvar Doust Street
Tehran, Islamic Republic of Iran
Email:
info@leader.irSalutation:
Your Excellency 

 

بهنود شجاعی 4/10/87 اعدام می شود


قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان با این استدلال که رضایت شفاهی، درحضور عده ای از گواهان تعرفه شده، منجز نمی باشد پرونده اتهامی موکل را برای اجرا به دایره اجرای احکام ارسال نمود. پیش تر نیز دادستان تهران مقرر نموده بودند که حکم قصاص بهنود شجاعی که در سن 17 سالگی مرتکب جرم شده بود تا تاریخ 4/10/1387 اجرا گردد. با این احتساب و تفاصیل متاسفانه حکم به مرحله اجرا در آمده است و تا این تاریخ بهنود اعدام خواهد شد مگر آنکه اولیاءدم رضایت کتبی خود را اعلام کنند هر چند از نظر وکلای این پرونده رضایت به صورت شفاهی اخذ شده است.

همانطور که می دانید بهنود شجاعی در ماههای گذشته، چندین بار پای چوبه دار رفته و بنا به درخواست بسیاری از افراد خیر با دستور توقف عملیات اجرایی، اجرای حکم صادره توسط ریاست محترم قوه قضاییه متوقف  می گردد تا رضایت اولیاءدم اخذ و این نوجوان از مرگ رهایی یابد. تا اینکه به دفعات تعدادی از افراد – چه مشهور و چه غیر مشهور -  به نزد اولیاء محترم دم رفته تا بتوانند با مذاکره رضایت آنها را جلب کنند پس از بحث و تبادل نظر  مفصل، در نهایت افرادی ازجمله عزت الله انتظامی، پرویز پرستویی، سید محمد مجابی، دکتر محمود گلزاری و رضویان در تاریخ 17/4/87 به منزل اولیاء دم رفتند در این جلسه مذاکرات مفصلی در خصوص موضوع  صورت پذیرفت؛ در پایان این جلسه اولیاء محترم دم ( مادر و پدر مقتول ) صراحتآ گذشت خود را از قصاص و به دار آویختن بهنود شجاعی اعلام داشته و صراحتآ عفو از قصاص نمودند؛ بر این اساس آقایان عزت الله انتظامی، پرویز پرستویی و پور احمد برای آنکه مبلغی بعنوان دیه به اولیاء دم پرداخت کنند تا تقدیر و تشکری بر این گذشت باشد، به صورت مشترک حسابی افتتاح و از مردم درخواست شد تا کمکهای خود را به این حساب واریز نمایند. این امر در حال انجام بود تا اینکه بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران جناب آقای شاملو گویا با شکایت اولیاء دم، دستور مسدود نمودن حساب مشترک را  داده و مقرر می نمایند تا این هنرمندان احضار شوند؛ احضار هنرمندان بعنوان متهم، باعث ایجاد جو متشنجی در کشور می گردد به گونه ای که پرونده به دستور دادستان تهران از ید بازپرس شاملو خارج و با رسیدگی در دادسرای کارکنان دولت قرار منع تعقیب صادر می شود؛ چرا که افتتاح حساب بانکی صرفآ در راستای رضایت اعلامی بوده است.

در این خصوص ماده 229 قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می نماید:« در مواردی که دلیل اثبات دعوا یا موثر در اثبات آن، گواهی گواهان باشد برابر مواد زیر (منظور ماده 230 ) عمل می شود در بند الف صراحتآ موضوع « عفو از قصاص » ذکر شده و حد نصاب اثبات عفو از قصاص را با گواهی دو مرد اعلام نموده است  برخلاف نظر دادیار اجرای احکام جناب آقای جابری در هیچ جایی از این مقرره ذکری از این که این بند از ماده قانونی ناظر به مواردی است که مجنی علیه قبل از مرگ جانی را از قصاص نفس عفو نماید یعنی موردی که در ماده 268 قانون مجازات اسلامی به آن تصریح دارد،  نشده است این بند از قانون عام بوده و تمامی مواردی که در نهایت منجر به قصاص عضو یا  نفس می شود را شامل می گردد، اینکه دادیار محترم اجرای احکام بر خلاف موازین قضایی در جایگاه قاضی تصمیم گیرنده حکم قرار گرفته و رفع ابهام می کند و در نهایت اظهار نظر به زیان محکوم علیه می نماید، صرفنظر از اینکه بر خلاف رویه و عدالت قضایی وآیین دادرسی اجرای احکام است در ماهیت فاقد وجاهت قانونی می باشد. ولی به هر حال تنها مرجع صالح برای رسیدگی به این موضوع مهم را که جان آدمی در میان است، دادگاه  صادرکننده حکم رای بدوی می باشد؛ لذا در راستای رسیدن به واقعیت طی لایحه ای از قضات شعبه 74  استدعا نمودم تا مقرر نمایند با تعیین وقت از حاضرین جلسه صلح وسازش دعوت گردد تا شهادت آنان را استماع نمایند. چرا که تصریح بند قانونی فوق الذکر مشخصآ به موارد کیفری بوده و بدیهی است که در امور حقوقی موضوعی تحت عنوان قصاص وجود ندارد که عفو از قصاص را بدان بار نمایید و بگوییم این عنوان مندرج در باب ادله اثبات، صرفا به امور حقوقی تصریح دارد و ارتباطی به مواردی کیفری نخواهد داشت. قصاص طبق بند 2 ماده 12 قانون مجازات اسلامی از جمله اقسام پنجگانه مجازاتهاست که صرفا به امور کیفری اختصاص دارد لذا ادعای مطروحه قابلیت استماع و رسیدگی دارد لیکن دادگاه این ادعا را قابل استماع ندانست و رد نمود.

هر چند عقیده دارم حکم صادره به هیچ عنوان عادلانه نیست این درخواست کاملا قانونی بوده و لازم است تا قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان از شهود دعوت بعمل آورده و در خصوص گذشت یا عدم گذشت اولیاءدم تحقیق بیشتری نماید.

 

اینجانب در تاریخ 7/2/1387 به زندان رجایی شهر کرج رفته و وکالت آقای بهنود شجاعی  را که توسط قضات شعبه 74 کیفری استان تهران طی دادنامه شماره 62 مورخ 10/7/1385 محکوم به قصاص نفس شده را پذیرفتم. در تاریخ 8/2/1387 به دایره اجرای احکام دادسرای ناحیه 27 تهران ویژه امور جنایی مراجعه و توانستم پرونده اتهامی موکلم را مطالعه کنم. ضمن آنکه  ایراداتی  و ابهامات بسیاری در اجرای حکم صادره وجود دارد تمام مراحل و تشریفات اجرا طی شده و با استیذان از آن مقام معظم وقت اجرای حکم به تاریخ 18/2/1387 ساعت 5 صبح در محل زندان اوین تعیین شده است این حکم با دستور ریاست قوه قضاییه متوقف گردید بعد از آنهم وقت اجرا تعیین شده بود که باز هم به دلیل حساسیت موضوع اجرای حکم متوقف شد اینجانب به همراه  آقای اولیایی فر اقدامات فراوانی نمودیم تا پرونده مجددا مورد بررسی قرار کیرد ولی متاسفانه به اظهارات قانونی مان توجهی نشد به هر حال شرحی از پرونده از نظر گرامیتان می گذارد.

1-   چون موکلم در زندان بازداشت بوده و دسترسی به امکانات خارج از زندان به خصوص وکیل مدافع نداشت به ناچار تقاضای اعمال ماده 18 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب خود، مبنی بر رسیدگی مجدد به پرونده و اعاده دادرسی، را در تاریخ 10/5/1387 مرقوم و از همان محل به شعبه 74 دادگاه کیفری استان ارسال می نماید ریاست محترم شعبه در ذیل درخواست موکل دستور می دهند که اعمال ماده 18 اقدام گردد به عبارت دیگر دستور ریاست شعبه حاکی از آن بود که طبق ماده 18 قانون یادشده، پرونده به مرجع ذیصلاح که همان دادستان کل کشور می باشد ارسال شود ولی متاسفانه  به این خواسته قانونی موکل ترتیب اثر داده نشد.اجرای حکم قصاص نفس موکل از این لحاظ که حق وی مبنی بر اعاده دادرسی و درخواست رسیدگی مجدد معلق مانده، جای تردید دارد چه بسا امکان نقض دادنامه صادره از این طریق وجود دارد.

2-   در تاریخ 28/5/1384 زمانی که موکل 17 سال بیشتر نداشت به این طریق نزاعی در ونک پارک تهران رخ می دهد که یکی از دوستان موکل به نام حسام با وی تماس می گیرد و موضوع اختلاف خود با فردی به نام امید را مطرح می کند موکل برای حل و فصل اختلاف آنان وارد ماجرا می شود موکل به محل وقوع جنایت می رود و می بیند مقتول با دوستش در حال جر و بحث می باشد موکل آنها را جدا می کند و در حین برگشت مقتول به موکل ناسزا می گوید درگیری بین این دو آغاز می شود موکل ادعا می کند که در دست مقتول چاقو بوده است وی برای دفاع از خود تکه شیشه ای تهیه و در شدت درگیری با شیشه ای که در دست داشت یک بریدگی بر روی سینه مقتول ایجاد می کند و متواری می شود. پرونده ای در این رابطه تشکیل و تحقیقات مقدماتی آغاز می گردد و در نهایت موکل بنا به درخواست اولیاءدم محکوم به مرگ می گردد.

3-   موکل به دادنامه صادره از شعبه 74 دادگاه کیفری استان اعتراض می کند و اعلام می دارد که تنها یک ضربه چاقو به مقتول زده و بیش این     ضربه ای وارد نکرده و بارها منکر ارتکاب جرم قتل عمد شده است لیکن قضات شعبه 33 دیوانعالی کشور نیز ترتیب اثر نداده و حکم صادره را طبق دادنامه شماره 134 در مورخه 9/4/1386 تایید می نمایند تایید این دادنامه در حالی است که ایرادات بسیاری در پرونده وجود دارد که تعدادی از آنها را به اختصار بر می شمارم:

اولا- در گواهی پزشکی قانونی جراحتهای وارد به مقتول ذکر شده و علت تامه مرگ نیز عنوان شده است لیکن ادعای موکل که عنوان نموده، تنها یک ضربه به مقتول زده است ترتیب اثر داده نشده است در این مورد لازم و ضروری بود تا مرجع رسیدگی کننده به پرونده، از پزشکی قانونی استعلام می نمود که آیا بریدگیهای وارد شده به مقتول هر دو بر اثر اصابت یک جسم برنده می باشد یا از دو جسم تیز و برنده استفاده شده است. مطمئنا در صورتی که پزشکی قانونی گواهی می نمود یا نماید که از دو جسم برنده استفاده شده است نشان   می دهد شخص دیگری نیز در هنگام درگیری سلاح سرد در دست داشته است و این موضوع تاثیر بسزایی در مسئولیت کیفری موکل دارد.

ثانیا- موکل از بدو دستگیری  و در مراحل دادرسی، اذعان داشته که با شیشه به مقتول آنهم تنها یک ضربه وارد نموده است. برخی از شهود نیز اظهارات موکل را گواهی نموده اند این موضوع می بایست توسط پزشکان پزشکی قانونی مورد بررسی قرار می گرفت که بریدگی ایجاد شده توسط چه نوع جسم برنده ای، ایجاد شده است که متاسفانه تحقیقات در این زمینه تنها در چارچوب بازجویی از شهود صورت گرفته، شهودی که اظهارات متعارضشان، شهادت را از عداد دلایل خارج می کند.

ثالثا- یکی از مواردی که رافع مسئولیت کیفری متهمین یا مجرمین می باشد موضوع دفاع مشروع است متاسفانه مرجع رسیدگی کننده به پرونده در این خصوص نیز هیچگونه تحقیقی به عمل نیاورده است بر مرجع قضایی است که هم دلایل به نفع متهم و هم دلایل به ضرر او را جمع آوری کند در این پرونده دلایل بسیاری وجود دارد که نشان می دهد موکل در مقام دفاع مشروع حتی آن یک ضربه چاقوی مورد ادعای خود را وارد نموده است هر چند او از کرده خویش پشیمان بوده و تقاضای عفو و بخشش از اولیاء دم را دارد.

رابعا- طبق ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک که مقرر می نماید :« … مجازات مرگ و یا حبس ابد را بدون امکان بخشودگی نمی توان در مورد کودکان که در سن زیر 18 سالگی مرتکب جرم شده اند اعمال نمود.» و با تصویب مجلس شورای اسلامی در سال 1372 و عدم مغایرت این ماده قانونی با موازین شرعی طبق نظر شورای نگهبان، حکم صادره، مخدوش می باشد.

 

 

                                       محمد مصطفایی وکیل بهنود شجاعی

آخرین وضعیت پرونده بهنود شجاعی

Source: http://www.mostafaei.blogfa.com/

 

بسیاری از دوستان و خبرنگاران در مورد وضعیت  بهنود شجاعی و روند پرونده ایشان سئوالاتی داشتند و ابراز ناراحتی می نمایند ضمن تشکر از تمام کسانی که در نجات این نوجوان و دیگر نوجوانان محکوم به مرگ تلاش نموده و می نمایند در خصوص پرونده بهنود لازم به ذکر است که پرونده در حال حاضر در شعبه 74 دادگاه کیفری استان بوده و قرار است نسبت به ادعایی که در پرونده مبنی بر اخذ رضایت شفاهی از اولیاءدم شده است کسب تکلیف گردد.

همانطور که می دانید بهنود شجاعی در ماههای گذشته، چندین بار پای چوبه دار رفته و بنا به درخواست بسیاری از افراد خیر با دستور توقف عملیات اجرایی، اجرای حکم صادره توسط ریاست محترم قوه قضاییه متوقف  می گردد تا رضایت اولیاءدم اخذ و این نوجوان از مرگ رهایی یابد. تا اینکه به دفعات تعدادی از افراد – چه مشهور و چه غیر مشهور -  به نزد اولیاء محترم دم رفته تا بتوانند با مذاکره رضایت آنها را جلب کنند پس از بحث و تبادل نظر  مفصل، در نهایت افرادی ازجمله عزت الله انتظامی، پرویز پرستویی، سید محمد مجابی، دکتر محمود گلزاری و رضویان در تاریخ 17/4/87 به منزل اولیاء دم رفتند در این جلسه مذاکرات مفصلی در خصوص موضوع  صورت پذیرفت؛ در پایان این جلسه اولیاء محترم دم ( مادر و پدر مقتول ) صراحتآ گذشت خود را از قصاص و به دار آویختن بهنود شجاعی اعلام داشته و صراحتآ عفو از قصاص نمودند؛ بر این اساس آقایان عزت الله انتظامی، پرویز پرستویی و پور احمد برای آنکه مبلغی بعنوان دیه به اولیاء دم پرداخت کنند تا تقدیر و تشکری بر این گذشت باشد، به صورت مشترک حسابی افتتاح و از مردم درخواست شد تا کمکهای خود را به این حساب واریز نمایند. این امر در حال انجام بود تا اینکه بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران جناب آقای شاملو گویا با شکایت اولیاء دم، دستور مسدود نمودن حساب مشترک را  داده و مقرر می نمایند تا این هنرمندان احضار شوند؛ احضار هنرمندان بعنوان متهم، باعث ایجاد جو متشنجی در کشور می گردد به گونه ای که پرونده به دستور دادستان تهران از ید بازپرس شاملو خارج و با رسیدگی در دادسرای کارکنان دولت قرار منع تعقیب صادر می شود؛ چرا که افتتاح حساب بانکی صرفآ در راستای رضایت اعلامی بوده است.

در این خصوص ماده 229 قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می نماید:« در مواردی که دلیل اثبات دعوا یا موثر در اثبات آن، گواهی گواهان باشد برابر مواد زیر (منظور ماده 230 ) عمل می شود در بند الف صراحتآ موضوع « عفو از قصاص » ذکر شده و حد نصاب اثبات عفو از قصاص را با گواهی دو مرد اعلام نموده است  برخلاف نظر دادیار اجرای احکام جناب آقای جابری در هیچ جایی از این مقرره ذکری از این که این بند از ماده قانونی ناظر به مواردی است که مجنی علیه قبل از مرگ جانی را از قصاص نفس عفو نماید یعنی موردی که در ماده 268 قانون مجازات اسلامی به آن تصریح دارد،  نشده است این بند از قانون عام بوده و تمامی مواردی که در نهایت منجر به قصاص عضو یا  نفس می شود را شامل می گردد، اینکه دادیار محترم اجرای احکام بر خلاف موازین قضایی در جایگاه قاضی تصمیم گیرنده حکم قرار گرفته و رفع ابهام می کند و در نهایت اظهار نظر به زیان محکوم علیه می نماید، صرفنظر از اینکه بر خلاف رویه و عدالت قضایی وآیین دادرسی اجرای احکام است در ماهیت فاقد وجاهت قانونی می باشد. ولی به هر حال تنها مرجع صالح برای رسیدگی به این موضوع مهم را که جان آدمی در میان است، دادگاه  صادرکننده حکم رای بدوی می باشد؛ لذا در راستای رسیدن به واقعیت طی لایحه ای از قضات شعبه 74  استدعا نمودم تا مقرر نمایند با تعیین وقت از حاضرین جلسه صلح وسازش دعوت گردد تا شهادت آنان را استماع نمایند. چرا که تصریح بند قانونی فوق الذکر مشخصآ به موارد کیفری بوده و بدیهی است که در امور حقوقی موضوعی تحت عنوان قصاص وجود ندارد که عفو از قصاص را بدان بار نمایید و بگوییم این عنوان مندرج در باب ادله اثبات، صرفا به امور حقوقی تصریح دارد و ارتباطی به مواردی کیفری نخواهد داشت. قصاص طبق بند 2 ماده 12 قانون مجازات اسلامی از جمله اقسام پنجگانه مجازاتهاست که صرفا به امور کیفری اختصاص دارد لذا ادعای مطروحه قابلیت استماع و رسیدگی دارد.

هر چند عقیده دارم حکم صادره به هیچ عنوان عادلانه نیست این درخواست کاملا قانونی بوده و لازم است تا قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان از شهود دعوت بعمل آورده و در خصوص گذشت یا عدم گذشت اولیاءدم تحقیق نمایند.

 

Beautiful City

“The movie paints a realistic image of a society where many are trapped in the sets of religious beliefs, laws and system which in reality are the root causes of their miseries and problems – many self inflicted!”

By: David Etebari

Shahre Ziba (Beautiful City-2004 ) is an Iranian movie directed by Asghar Farhadi about a young boy in the juvenile prison who plans a birthday party for a friend. But the birthday turns out to be a sad and angry one because it also signifies that his friend, having reached 18, will soon be executed. His friend is sentenced to death for having murdered a girl that he loved in a joint suicide attempt.
 
After his release on parole, the boy attempts to convince the family of the victim to forgive his friend. In the meantime the boy falls in love with his friend’s sister who still lives in the house of her ex-husband whom she has a child with. The boy and the sister of the juvenile facing execution eventually obtain the pardon of the victim’s father with the condition of paying blood money retribution, a money that they do not have. Victim’s step mother instead asks the boy to marry her physically challenged daughter in exchange for the blood money.
 
There are a lot of trials and tribulations throughout the movie. The movie paints a realistic image of a society where many are trapped in the sets of religious beliefs, laws and system which in reality are the root causes of their miseries and problems – many self inflicted! Having very limited financial means, the main characters of the movie are caught in an Islamic justice system which is determined by monetary values.
 
Even the father of the victim is required to pay blood money in order to have the juvenile boy executed , because the boy’s life also has a monetary value twice the value of the life of his daughter (the victim). Trying to have the boy executed, the father of the victim even tries to sell their only home to come up with the money required of him by the law.
 
At the end, the characters whom represent the lower income and religious segment of the Iranian population , all face making difficult decisions. The father of the victim with the decision to ask (or not) for execution by insisting on blood money. The boy with the decision to sacrifice his life by marrying the physically challenged daughter or face possibility of his friend’s execution. The sister of the juvenile faces the dilemma of accepting the love of his brother’s friend and to face potential execution of his brother or to let him get married to the girl he doesn’t love in order to save her brother.
 
The movie ends with no good or bad guys. In fact they all seem to be victims of a system and belief that rules them both externally and internally. Even the prison guard is a nice person who cares about the jailed juveniles The local mullah also tries to help but once he fails, he justifies all outcomes based on a belief system that on one hand justifies revenge and on the other promotes mercy and compassion!.

As much as the viewers hope, the film does not end with a closure because the unresolved problems and similar stories are still on-going in the Islamic Republic of Iran …..

There are currently more than 140 juveniles facing execution in Iran. International Laws prohibit child executions. For more information and to sign the petition visit: www.stopchildexecutions.com

http://www.ozpersia.com/Download/177/Shahre-Ziba-Beautiful-City

Response to French President Sarkozi


On International Human Rights Day, French President Sarkozi  said
:

“How is it that a people such as the Iranian people – one of the world’s greatest peoples, one of the world’s oldest civilizations, sophisticated, cultured, open – have the misfortune of being represented as they are today by some of their leaders?”

In response, Nazanin Afshin-Jam wrote a letter to President Sarkozi:

“To the Honourable President Sarkozi,

 

Happy 60th anniversary of the Universal Declaration of Human Rights.

 

As an Iranian-born Canadian, I would like to thank you for making the distinction between Iranian citizens and the leaders in power who do not represent their voices.  More leaders like you should take a stand and refuse to collaborate with officials of this

un-democratic repressive regime that violates the rights of Iranians on a daily basis.

 

Please also pressure Iran to Stop Child Executions.There are currently over 140 children on death row in Iran despite the fact that Iran has signed the UN’s ICCPR and CRC.

 

 Vive la liberté, l’égalité, et la fraternité

 

Nazanin Afshin-Jam

President and Co Founder

Stop Child Executions

www.stopchildexecutions.com

 

 cc: Monsieur le Ministre des Affaires Etrangères

Bernard Kouchner
37 quai d’Orsay
75007 Paris
France

 

Source of Mr. Sarkozi’s comments

BBC NEWS   http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/7777224.stm

اعدام نکنید ؛ از خونخواهی گذشتیم

اعدام نکنید ؛ از خونخواهی گذشتیم

تهران – خبرگزاری ایسکانیوز : به میمنت عید سعید قربان دو خانواده داغدار در استان های مرکزی و هرمزگان از خونخواهی گذشتند.

به گزارش اختصاصی روز چهار شنبه گروه حوادث ایسکانیوز : پسر 14 ساله ای به نام «رضا – ع» در روستای «نیم ور» باقرآباد محلات – از توابع استان مرکزی – با دوست 16 ساله اش «عباس – ر» سرگرم بازی بود که ناگهان گلاویز شدند.
در آن بین «عباس» با دست به صورت «رضا» کوبید که جمجمه این پسر به زمین خورد و او پیش از رسیدن به بیمارستان بر اثر ضربه مغزی ، جان سپرد.سپس متهم دستگیر شد و در بازجویی ها گفت : به خاطر یک حرف بچه گانه و مشاجره لفظی با «رضا» درگیر شدم و او را هول دادم اما قصد کشتن نداشتم.
سال 1386 به دنبال بازسازی صحنه جرم ، پرونده با صدور کیفر خواست به دادگاه کیفری استان مرکزی فرستاده شد و «عباس» بار دیگر جزئیات درگیری را بیان کرد.
در پایان این نشست ، هیئت قضایی وارد شور شد و «عباس» را به مرگ محکوم کرد.حکم در دیوان عالی کشور تائید شده و ضرباهنگ مرگ «عباس» به صدا درآمده بود که تلاش خداپسندانه اعضای شوراهای حل اختلاف «نیم ور» و شعبه 99 «باقرآباد» ، رئیس دادگستری محلات ، ریش سفیدان محل و … سرانجام نتیجه داد و خانواده داغدار به میمنت عید سعید قربان از خونخواهی گذشت.گزارش ایسکانیوز می افزاید،همچنین پسری که به جرم کشتن پدرش به اشد مجازات محکوم شده بود با تلاش مسئولان قضایی هرمزگان و شورای حل اختلاف به زندگی بازگشت.
رسیدگی به این پرونده ، پس از آن آغاز شد که پلیس آگاهی هرمزگان به جنایت خانوادگی در روستای
«فین» پی برد و در تحقیق مقدماتی مشخص شد قربانی 60 ساله با پسرش «مهدی – س» اختلاف شدیدی داشت.
با کشف کلید معما «مهدی» بازداشت شد و ابتدا قفل سکوت بر لبانش زد اما وقتی دید هیچ راهی برای گریز ازقانون ندارد به درگیری خونین اعتراف کرد : «کینه ای که از پدرم در دل داشتم همیشه مرا آزار می داد تا این که آن روز در خانه ، دعوای ما بالا گرفت.من و پدرم در ساختمان ، تنها بودیم که در اوج خشم با چاقو به جانش افتادم ، جنازه را آتش زدم و در حیاط خانه که محل تهیه زغال بود دفن کردم.
با اعتراف آدمکش ، بقایای جنازه پدر نگون بخت کشف و «مهدی» در دادگاه کیفری هرمزگان به مرگ محکوم شد.
حکم به تائید دیوان عالی کشور رسیده و نفس هایش به شماره افتاده بود که تلاش قاضی«ملایی» معاون قضایی رئیس کل دادگستری هرمزگان و شورای حل اختلاف شهید «شاهوند» طی چندین نشست خداپسندانه با خانواده داغدار به نتیجه رسید.بدین ترتیب شاکیان به حرمت عید سعید قربان از خونخواهی گذشتند و زندگی دوباره در یک قدمی چوبه دار به «مهدی» لبخند زد.525

Pictures of Reza Alinejad’s release from prison

This was Reza Alinejad’s picture 6 years ago when he was first imprisoned and sentenced to death.

These are his pictures now, the day of his release on December 3rd 2008:



Stop Child Executions would like to thank a wonderful lady in Japan who wishes to remain anonymous for her generous donation of $20 000 towards payment of blood money to the family of the victim.
Stop Child Executions does not directly collect donations for blood money as it can create a bad precedence for other children facing death row; however SCE facilitates connections between individuals and families who cannot afford the payment of blood money which could ultimately lead to the death of their loved ones.

Thank you again to all who helped save Reza Alinejad and those who continue to help support SCE in order to try and abolish the death penalty for children.

Halted Execution

Source: AI

IRAN: Halted execution highlights inherent cruelty of death penalty


News that a prisoner was cut down from the gallows a few minutes after his execution began and then taken to hospital for resuscitation highlights the inherent cruelty and arbitrary nature of the death penalty, Amnesty International said today.


An article carried by the state-owned Islamic Republic News Agency (IRNA) (http://www2.irna.ir/fa/news/view/line-9/8709173635162756.htm) on 2 December 2008 stated that an unnamed man convicted of murder had been pardoned by the family of the murder victim a few minutes after his execution had begun in a prison in Kazeroun, in Iran’s southern Fars province. He was taken to hospital, where his life was saved.


Amnesty International welcomes the family’s decision to prevent the execution proceeding and the prompt action then taken to save the unnamed man’s life, yet this case clearly illustrates the inherent cruelty of the death penalty. Any person subjected to similar treatment – for example, in a “mock-execution” – would be seen to have been subjected to torture, which is expressly and totally prohibited under international human rights law. However, this unnamed man facing execution had no such protection.


The case also highlights the arbitrary nature of the application of the death penalty in Iran, where two people convicted of the same offence of intentional murder, may face completely different outcomes – and live or die – not because of the circumstances of each case, but simply because of the wishes of the families of the murder victims. For example, Reza Alinejad, one juvenile offender, was freed from prison on 3 December 2008 after his family managed to raise the diyeh (compensation) required by the family of a youth he is alleged to have killed at age 17, where other juvenile offenders, whose execution is expressly forbidden under international law, have been sent to the gallows. At least seven such juvenile offenders are known to have been executed by the Iranian authorities since the beginning of 2008, of whom five had been convicted of murders committed when they were aged under 18.


Under the Iranian Constitution, all Iranian citizens are equal before the law. However, the current judicial system encourages arbitrary treatment which, literally, can mean the difference between life and death. The answer lies not just in reform of the arbitrary nature of the system, welcome though this would be, but in the total abolition of the death penalty.


Amnesty International calls on the Iranian authorities to order an immediate moratorium on all executions, in line with the United Nations General Assembly resolution of December 2007. Resolution 62/149 calls upon states that still maintain the death penalty to “[e]stablish a moratorium on executions with a view to abolishing the death penalty.” The authorities should also take immediate steps to comply with their international obligations not to execute juvenile offenders.


Background Information


Amnesty International is aware of other cases where executions have been stopped at the last minute before they were to be carried out, although none where an execution was halted after it began. For example, juvenile offender Mohammad Feda’i, convicted in 2005 of a murder in 2004 when he was only 17, wrote in a letter from prison in June 2008 of his experiences of torture to extract a false confession, and when he was nearly executed in April 2008.


“They asked me to write my will the night I was going to be hanged. I didn’t know what a “will” was. When they put the noose around my neck, I closed my eyes and asked my God for help. Just few seconds before hanging, it was halted, because they found out that my lawyers were fake. When I was coming down from the stairs, once again I saw hope and felt I am going back to the school again!”

Mohammad Feda’i remains on death row in prison.


In Iran a convicted murderer has no right to seek pardon or commutation from the state, though this right is protected by Article 6(4) ICCPR. The family of a murder victim has the right either to insist on execution or to pardon the killer, or to forego their right to execution in exchange for financial compensation (diyeh). The Iranian authorities contend that qesas – the sentence for convicted murderers – is not execution, despite the fact that people sentenced to qesas are put to death by the state. This contention is not accepted in international law. The vast majority of juvenile offenders on death row in Iran have been sentenced to qesas for murder.