هنوز در بهت و غم مرگ رضا حجازی بودم که خبر اعدام قریب الوقوع بهمن سلیمیان را شنیدم او 12 سال پیش در 15 سالگی و در حالی که فاقد رشد عقلانی و اراده بود مرتکب قتل مادر بزرگ خود شد. قبول دارم که قتل دیگری عملی نکوهیده و ناپسند است و قبول دارم که بازماندگان مقتول داغ بزرگی بر دلهایشان نقش بسته است ولی بهمن ناخواسته و بدون اراده مرتکب عملی شد که وقتی فهمید خواست خود را نیز بکشد ولی دست تقدیر چنین اجازه ای را به او نداد.
در تمام دنیا وضعیت کیفری اطفالی که در هنگام جرم سنشان زیر 18 سال است با ایران متفاوت می باشد.
بهمن در سال 1375 یعنی 12 سال قبل مرتکب جرم شد او 12 سال در کابوس مرگ غوطه ور است. او قدیمی ترین پسری است که در سن 15 سالگی مرتکب جرم شده و از آن زمان در بازداشت به سر می برد و تنها 2 سال از این مدت را به دلیل آنکه دادگاه وی را به پنج سال حبس محکوم نموده بود آزاد شد ولی در آزادی نیز اسیر تخیلات خود بود که نکند روزی اعدامش کنند و حال آن روز در حال فرا رسیدن است.
امروز بهمن سلیمیان، محمد فدایی، بهنود شجاعی، بهنام زارع و تمام کسانی که در زمان کودکی مرتکب جرم شده و محکوم به اعدام شده اند نیار به حمایت و کمک ما دارند از تمام شما بزرگواران این استدعا را دارم تا با نوشتن نظرات خود و اعتراض به روند رسیدگی به اطفال زیر 18 سال و اعمال مجازات مرگ، آنان را نجات دهید.
شما می توانید نظرات خود را در مورد اعدام اطفال زیر 18 سال و نیز اعتراضاتتان بر این روند ناعادلانه را با ذکر مشخصات به ایمیل من به نشانی
mostafaeilawyer@gmail.com
و یا در پست الکترونیکی وبلاگم به نشانی
www.mostafaei.blogfa.com
ارسال نمایید. سعی خواهم نمود با جمع آوری یادداشتهای شما موضوع را به صورت گزارش درآورده و از طریق رسانه ها به گوش مسئولین برسانم.