:حكم قصاص پسر 17 ساله و مادرش، كه در جریان درگیری با پدر خانواده، او را به قتل رسانده بود، تایید شد. پسری كه در شرایط غیرعادی پدر معتاد و سارقش را كشته و زنی كه نقشی در قتل نداشته است در انتظار مرگ هستند. سیزدهم بهمنماه سال 83، محمد حقگو، مردی كه چندینماه به جرم استعمال موادمخدر و سرقت، در زندان به سر برده و پس از آزادی از زندان هم مدتی به خانه نیامده بود، به خانهاش بازگشت. همسرش، مریم، پیش از آن، بارها به خاطر اذیت و آزارهای محمد از او درخواست طلاق كرده بود اما محمد حاضر به طلاق او نشده بود. محمد ساعت 14 روز حادثه پس از ماهها به خانه آمد و با خانوادهاش درگیر شد.
فریادها و فحشهای او به مریم، یكی از همسایهها به نام نادر محمدی را به خانه آنها كشاند. نادر موفق شد، با پادرمیانی موضوع را حل كند. محمد اما از خانه خارج شد و پس از چند ساعت با شیشهای حاوی الكل به خانه آمد. او هنگام صرف شام دو لیوان پر از الكل كرد و یكی از آنها را به پسر 17 سالهاش مهیار داد. مهیار با اجبار پدر، چهار لیوان مشروب را در حالی خورد كه مریم به موضوع اعتراض میكرد. محمد بار دیگر شروع به اذیت همسرش كرد و صدایشان بلند شد و در همین لحظه، مهیار به آشپزخانه رفت و در شرایطی كه جنون به او دست داده و بیاختیار بود، چاقویی را از كابینت برداشت. وی در وضعیتی نامتعادل و در شرایطی كه تحمل رفتارهای پدرش را نداشت، با چاقویی كه در كمرش گذاشته بود، گردن پدرش را مورد اصابت قرار داد. نالههای مادرش نتوانست جلوی او را بگیرد و مهیار 17 ساله با یادآوری زجرهای گذشته، پدرش را به حمام برد و در حالیكه به گفته خودش با او سخن میگفت و اشك میریخت، جسد را مثله كرد و سپس قطعات مثلهشده را در داخل كیسههای مشكیرنگ ریخت و بعد از سه، چهار روز كه در یخچال نگهداری كرده بود، با خودرویی كه از یكی از دوستانش به امانت گرفته بود، به اطراف شهر برد و قطعات جسد را در گوشهای، زیر خاك گذاشت. او مدتی بعد بازداشت شد. مهیار در جلسات دادرسی، علت برداشتن چاقو را تهدید پدرش عنوان كرد و گفت: چاقو را برداشتم كه پدرم را بترسانم تا دست از كارهای غیراخلاقیاش بردارد و در صورت ادامه خشونت، خودم را زخمی كنم. در حالیكه ابتدای تشكیل پرونده، مادر مهیار به خاطر مسائل عاطفی، ارتكاب قتل را گردن گرفت اما دادگاه با وجود اینكه مریم رجبی فاقد مسوولیت كیفری در رابطه با قتل عمد، وی را نیز به قصاص نفس محكوم كرد.
مریم در ادامه بازجوییها اذعان كرد: «… در همین حین در میان درگیری، مهیار سررسید، هر كاری كرد پدرش آرام نشد و در یك لحظه دیدم مهیار داد كشید و بعد ضربهای به پدرش زد.»
وی ادامه داد: «مهیار حالتی شوكه داشت و هیچ خودش را نمیفهمید. فقط حرف میزد و گاهی هم جیغ میكشید.»
همه اینها حاكی از جنون اختصاصی مهیار بود.
او هنگام وقوع قتل و مثله كردن جسد و همچنین وقتی كه جسد داخل یخچال بوده با مقتول صحبت میكرده كه به گفته وكیل پرونده این از علائم جنون متناوب است. او در صورتجلسات دادگاه چندینبار گفته است: «بچه كه بودم به من و مادرم ظلم و بدی كرد. هیچوقت به ما محبت نداشت و پدرم سنگدل بود»؛ «به خاطر خرج و مخارج، قادر به ادامه تحصیل نبودم.» او در مراحل بازجویی اظهار پشیمانی و ندامت میكرد. بررسیها نشان میداد كه مقتول قبل از درگیری منجر به قتل با همسر و فرزندش درگیر شده و قندان را به طرف همسرش پرتاب كرده و چاقویی را كه روی اوپن آشپزخانه بود را برداشته تا از آن استفاده كند اما با مداخله نادر محمدی مواجه شد. مهیار بارها در جلسات رسیدگی به پرونده گفته بود، كوچكترین حرفی كه میزد، با كتكهای پدر روبهرو میشده است.
محمد حقگو پیش از این بارها به جرم سرقت روانه زندان شده بود. اما مریم نجفی كه در مرحله اول بازجویی قتل را گردن گرفته بود با اقرارهای مهیار مشخص شد كه نقشی در قتل نداشته است اما با این وجود، قاضی رای به قصاص هر دو متهم داد. مهیار اقرار كرد كه چاقو را خود به گردن محمد زده است و به گفته وكیل پرونده، حتی معاونت در قتل را نیز نمیتوان در خصوص مریم صادق دانست.
روزنامه كارگزاران آماده درج نظرات روانشناسان، جرمشناسان و حقوقدانان در رابطه با این پرونده است. هماكنون وكیل متهمان با ارسال نامهای به رئیس قوه قضائیه خواستار رسیدگی به این پرونده شده است
.