رحیم در حالیکه می توانست متواری شود پس از چند ساعت خود را به کلانتری معرفی می نماید. وی پس از بازداشت مدعی می شود که مقتول در شب قبل از این ماجرا، به همراه سه نفر به نامهای حسین، ایوب و ابراهیم در حالی که سوار دو دستگاه موتور سیکلت بودند او را تعقیب کرده و مورد ضرب و جرح قرار می دهند. در روز حادثه رحیم در حال رفتن به منزلشان بود که حسین به اتفاق ابراهیم، رضا و ایوب در نزدیکی منزلشان ایستاده بودند به سمت من آمدند و به خاطر اختلاف شب قبل، درگیری بین ما ایجاد شد حسین چاقو در دست داشت چاقو از دست وی می افتد و رحیم برای دفاع از خود چاقو را بر می دارد و بدون آنکه قصد کشتن داشته باشد از ترس
و هیجانی که داشته، به صورت ناگهانی برای دفاع از خود ضربه ای به متوفی وارد می آورد رحیم می گوید هرکدام از مهاجمین، وسیله ای برای حمله داشتند و من ناخودآگاه توانستم چاقوی یکی از آنها را از زمین بردارم. وی در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان فارس در شیراز محاکمه می شود قضات این شعبه آقایان 1- داود رضاییان 2- قباد رمانیان 3- حسین صمدی 4- قدرت اله میرفردی و 5- محمد وحید ذاکری نیا بدون توجه به دفاعیات رحیم مبنی بر اینکه قصد قتل نداشته و از خود دفاع نموده است وی را به استناد بند ب ماده 206 قانون مجازات اسلامی بنا به درخواست اولیاءدم، محکوم به قصاص نفس می نمایند. زمانیکه حکم صادره به رحیم ابلاغ می شود به حکم صادره اعتراض می نماید که متاسفانه قضات شعبه 37 دیوانعالی کشور، حکم قصاص نفس رحیم را تایید می نمایند.
صرفنظر از اینکه رحیم در دفاع از خود مرتکب جرم شده و مستحق مرگ نیست. وی در زمان ارتکاب جرم تنها 15 سال داشت و طبق ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک کودکانی که در کمتر از 18 سال مرتکب جرم شوند را نمی توان به مرگ محکوم نمود این ماده با تصویب نمایندگان مجلس در حکم قانون بوده و برای محاکم دادگستری، لازم الاتباع می باشد ولی در کمال تاسف برخلاف قانون ملاحظه می کنیم که چنین احکام ناعادلانه ای صادر و پس از تنفیذ توسط ریاست محترم قوه قضاییه، اجرا می گردد.
حکم قصاص رحیم احمدی نیز اخیرا توسط ریاست محترم قوه قضاییه به تایید رسیده و با اذن داده شده، جان رحیم هر لحظه در خطر بوده و امکان دارد مجری حکم همچون بهنام زارع و رضا حجازی بدون اینکه اطلاعی به وکیل مدافع محکومین دهند اجرا گردد.
تاکنون داد این نوجوانان را به گوش ریاست قوه قضاییه، مجلس و نهادهای مختلف رسانده ام ولی تاکنون صدای این نوجوانان که به ناحق پرپر می شوند به گوش هیچ کس نرسیده است. باز هم از ریاست قوه قضاییه می خواهم که تا دیر نشده، آبروی کشورمان را در مجامع بین المللی حفظ کنند و نگذارند ایران بیش از این رکورد دار اعدام اطفال زیر 18 سال شود.