پرونده اتهامي صغرا دختري که متهم است در 13 سالگي پسر بچه صاحبکارش را به قتل رسانده در حالي براي اجراي حکم به شعبه اجراي احکام دادسراي رشت فرستاده شده که به رغم انکارهاي اين محکوم، اولياي دم همچنان تاکيد دارند که وي قاتل فرزندشان است.
به گزارش خبرنگار ما، پدر کودک 8 ساله که گفته شده به دست صغرا به قتل رسيده است، در مورد اين پرونده گفت؛ روز حادثه من و همسرم در خانه نبوديم، صغرا با عمه و زن دايي پسرم تماس گرفت و گفت امير به سوپرمارکت رفته و هنوز برنگشته است، اين تلفن باعث تعجب شد چرا که آن روز امير بيمار بود و به مدرسه نرفته بود و اينکه او در هواي باراني چطور توانسته بود از خانه خارج شود و به سوپرمارکت برود براي عمه وي سوال برانگيز شد. مطابق گفته هاي عمه امير، او به اداره آگاهي خبر گم شدن پسرم را داد و سپس خانه ما را براي پيدا کردن پسرم جست وجو کرد، اما صغرا مدعي شده بود امير در خانه نيست و قاچاقچيان بچه را دزديده و شکمش را شکافته اند تا مواد مخدر در آن جاسازي کنند.
پدر امير ادامه داد؛ ماموران آگاهي به اين حرف توجه نکردند و از دايي امير خواستند داخل خانه را به دقت بگردد. مطابق گفته ها، صغرا با او همکاري نکرد و زماني که دايي امير سر چاه رفت تا داخل آن را ببيند از خدمتکار کبريت خواست اما صغرا به او کبريت نداد، به هر حال پس از اينکه داخل چاه را روشن کردند، جسد پسرم پيدا شد. پدر مقتول با تاکيد بر مستندات موجود در پرونده
پدر مقتول ادامه داد؛ ساعاتي پس از پيدا شدن جسد، صغرا به قتل پسرم اعتراف کرد. در اين اعترافات که در پرونده نيز موجود است صغرا گفته؛ «زمان وقوع قتل امير از من مي خواست او را نکشم و خواهش مي کرد که به وي ضربه نزنم و خودش را روي زمين مي کشيد.» ضمن اينکه آثار خون و علامت انگشتان خون آلود کودک روي ديوار اتاق خواب و زمين محل قتل کاملاً مشهود بود. پدر امير افزود؛ پزشکي قانوني، علت مرگ را خونريزي مغزي و خونريزي داخلي قفسه صدري سينه و برخورد جسم تيز و برنده و جسم کوبنده اعلام کرده که اين بخش نيز با اعترافات صغرا منطبق است. حتي صغرا در مورد انگيزه قتل در همان روز اول گفته است؛ روز حادثه پسر همسايه به نام ابراهيم مطابق دفعات قبل وقتي افراد خانواده در منزل نبودند وارد خانه شد، وقتي من و ابراهيم به اتاق رفتيم، امير کنار بخاري خوابيده بود، دقايقي بعد بيدار شد و همين طور که دنبال من مي گشت وارد اتاق شد و من و ابراهيم را در وضعيت نامناسبي ديد. ابراهيم از خانه فرار کرد و من هم امير را به قتل رساندم.
پدر مقتول با اشاره به انکار بعدي صغرا گفت؛ فرداي آن روز صغرا وقتي سايه طناب دار را برگردن خود احساس کرد حيثيت خانوادگي من را هدف قرار داد و مدعي شد من (پدر مقتول) به او تعرض کردم و بعد هم پسرم را به قتل رساندم. صغرا ادعا کرده من در حضور بچه ها و همسرم به وي تعرض مي کردم و حتي مدعي شده که چندين بار به همسرم اين مساله را گفته است. او حتي مدعي شده همسرم تا نيمه شب بيرون از خانه بوده و نيمه شب باز مي گشته است. اگر خانواده من از تعرض من به صغرا مطلع بودند و اين مساله امري عادي بود پس چرا بايد فرزندم را مي کشتم.
پدر مقتول در ادامه به حکم دادگاه در خصوص ابراهيم اشاره کرد و گفت؛ ابراهيم به جرم رابطه نامشروع با صغرا به 50 ضربه شلاق محکوم شد اما هيچ گاه وکيل مدافع صغرا به آن اشاره نکرده است.
پدر مقتول گفت؛ در نامه يي که صغرا براي همسر من نوشته آورده است من (پدر مقتول) بي گناهم و بين او و پسرم امير يک دعوا اتفاق افتاده و امير قصد داشته او را بزند اما صغرا او را زده و به قتل رسانده است و اين پسر همسايه بوده که قصد داشته به صغرا تعرض کند.
وي خاطرنشان کرد؛ دلايل براي اثبات گناهکار بودن صغرا زياد است و به همين دليل هم او به قصاص محکوم شده است. اصرار خانواده امير بر گناهکاري صغرا و ارائه دلايل از سوي آنها با انکارهاي متهم و وکيل مدافعش همراه شده و آنان نيز ادله و شواهدي را دال بر بي گناهي صغرا ارائه کرده اند و هنوز کشمکش در اين پرونده جنايي به پايان نرسيده است.