I empathize with the scarecrow
I empathize with the scarecrow for being stuck in the field
Her voice is lost behind the clusters of wheat
…and Delara’s voice
ah! how late I realized that I have become a scarecrow ..
دلارا دارابىã Delara Darabi
!دلم برای مترسک می سوزد
دلم برای مترسک میسوزد که سر جالیز هی در جا میزند و
صدایش پشت خوشه خوشه گندم گم می شود
و صدای دل آرا …
آه چه دیر فهمیدم مترسک شده ام